درخت سدره المنتهی در آسمان یا زمین؟
چهارشنبه 29 آذر 1396 9:06 AM
طرح مسأله: عده ای معتقدند درخت سدره المنتهی که در سوره نجم آیه 14 آمده اشاره به درختان سدری است که در کنار غار حرا در کوه جبل النور می باشد و مربوط به زمانی است که جبرئیل (علیه السلام) نازل می شد و پیامبر(صلی الله علیه و آله) او را در کنار درخت سدری که در آنجا بود مشاهده می کرد. برای پاسخ به این شبهه به دو نکته اشاره می کنیم:
اولین نکته ای که باید به آن اشاره کنیم این است که سدره المنتهی که در آیه 14 سوره نجم آمده، با توجه به عبارات قبل و بعد آن، مربوط به مواردی است که پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) در شب معراج دیدند.
اما نکته دوم: سدره (بر وزن حرفه) مطابق آنچه غالبا مفسران علماى لغت گفته اند؛ درختى است پر برگ و پر سایه و تعبیر به " سِدْرَةِ الْمُنْتَهى" اشاره به درخت پر برگ و پر سایه اى است که در اوج آسمان ها در منتهی الیه عروج فرشتگان و ارواح شهدا و علوم انبیا، و اعمال انسان ها قرار گرفته، جایى که ملائکه پروردگار از آن فراتر نمى روند، و جبرئیل نیز در سفر معراج به هنگامى که به آن رسید متوقف شد.
در باره سدرة المنتهى هر چند در قرآن مجید توضیحى نیامده، ولى در اخبار و روایات اسلامى توصیف هاى گوناگونى پیرامون آن آمده و همه بیانگر این واقعیت است که انتخاب این تعبیر به عنوان یک نوع تشبیه و به جهت تنگى و کوتاهى لغات ما از بیان این گونه واقعیات بزرگ است.
در حدیثى از پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) نقل شده است: « رَأَيْتُ عَلَى كُلِّ وَرَقَةٍ مِنْ أَوْرَاقِهَا مَلَكاً قَائِماً يُسَبِّحُ اللَّهَ تَعَالَى؛ من بر هر یک از برگ هاى آن فرشته اى دیدم که ایستاده بود و تسبیح خداوند را مى کرد.»[1] در حدیث دیگرى از امام صادق (علیه السلام) نقل شده است که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: « انْتَهَيْتُ إِلَى سِدْرَةِ الْمُنْتَهَى فَإِذَا الْوَرَقَةُ مِنْهَا تَظَلُّ بِهِ أُمَّةٌّ مِنَ الْأُمَم ؛ من به سدرة المنتهى رسیدم و دیدم در سایه هر برگى از آن امتى قرار گرفته اند!»[2]
این تعبیرات نشان مى دهد که هرگز منظور درختى شبیه آنچه در زمین مى بینیم نبوده، بلکه اشاره به سایبان عظیمى است در جوار قرب رحمت حق که فرشتگان بر برگ هاى آن تسبیح مى کنند و امت هایى از نیکان و پاکان در سایه آن قرار دارند.[3]
پینوشت:
[1] فیض کاشانی، تفسیر صافی، مكتبه الصدر، تهران، 1415ق، ج5، ص90.
[2] علی ابن ابراهیم قمی، تفسیر قمی، دار الكتاب، قم، 1404ق، ج2، ص11.
[3] مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، دار الكتب الإسلامي، تهران، 1374ش، ج22، ص 498.
منبع: http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa6139