0

نوشتار های مربوط به بهائیت

 
baseirat
baseirat
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1396 
تعداد پست ها : 530

مبلّغین بهائی و انکار اُمیت بهاءالله!
دوشنبه 27 آذر 1396  4:48 PM

مبلّغین بهائی و انکار اُمیت بهاءالله!

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ مبلّغ بهائی در کانال خود مدعی می‌شود که پیامبرخوانده‌ی بهائیان در سنّ شش سالگی، نامه‌ای می‌نویسد و در آن ادعای اُمیّت می‌کند. همچنان که در این نامه آمده است: «... بر حسب ظاهر من کوچکم خط ندارم. ولکن چون این اُمّی به سدره الهی متمسک است بی‌ علم می‌خواند و بی‌ خط می‌نویسد و این در عالم باطن نزد اهل بصر مشهود است».[به نقل کانال تبلیغی بهائی]
اما جالب است بدانیم بر خلاف این ادعا، بسیاری از مبلّغین بهائی در لابه‌لای آثارشان (در عین حفظ ظاهر اُمیّت پیامبرخوانده‌ی خود)، به غیر اُمّی و درس خوانده بودن وی اعتراف کرده‌اند. در ادامه به چند نمونه از آن‌ها اشاره خواهیم نمود.
اول: «محمدعلی فیضی» در کتاب حضرت بهاءالله، به نمونه‌هایی از طِی مدارج علمی توسط پیامبرخوانده‌ی بهائیان اشاره می‌کند: «از قرار معلوم فقط مقدمات خواندن و نوشتن را نزد پدر و بستگان خود آموخته...».[حضرت بهاءالله، ص 18]
دوم: «عبدالحسین آیتی» در کواکب الدریه به نقل از کتاب منشآت «ابوالفضل گلپایگانی»، به حضور پیامبرخوانده‌ی بهائیان در مجلس درس صوفیان اعتراف کرده و شاگردی او نزد «میرزا نظرعلی قزوینی» را تصدیق می‌کند.[کواکب الدریه، ج 1، ص 265]
​سوم: «اسدالله مازندرانی» از دیگر مبلّغان بهائیت در کتاب اسرارالآثار خود، پس از نقل ماجرای درس خواندن علی‌محمد شیرازی (باب)، می‌نویسد: «نسبت به شخص بهاءالله نیز تقریباً همین نحو است و خطوط ایشان و اَخوانشان گواهی می‌دهد که زیبایی خط والد تقریباً به آنان نیز رسید... لحن آثارشان به مذاق اشراقیین و رواقیین و امثالهم نزدیک‌تر است تا به شیخیین. والد ایشان را شخص عارف مشرب، اما نه عالم می‌دانستند».[اسرارالآثار، صص 193-191]
با این حال این تناقضات چگونه قابل توجیه است و اساساً شخص اّمّی را چه نیاز به تحصیل است؟! همچنین چگونه می‌توان شخصی درس خوانده را اُمّی خطاب کرد؟!

پی‌نوشت:
محمدعلی فیضی، حضرت بهاءالله، لانگنهاین آلمان: لجنه‌ی ملّی نشر آثار امری به لسان فارسی و عربی، نشر دوم، 1990 م، ص 18.
عبدالحسین آیتی، کواکب الدریه فی مآثر البهائیه، مصر: مطبعه سعادة، بی‌تا، ج 1، ص 265.
اسدالله فاضل مازندرانی، اسرارالآثار خصوصی، بی‌جا: مؤسسه‌ی ملّی مطبوعات امری، 124 بدیع، ج 1، صص 193-191.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها