0

حمایت امیرالمومنین(ع) از مردم سیستان

 
baseirat
baseirat
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1396 
تعداد پست ها : 530

حمایت امیرالمومنین(ع) از مردم سیستان
شنبه 25 آذر 1396  11:51 AM

امیرالمومنین

برخی از افراد مغرض، با برش قسمت خاصی از تاریخ، تلاش می‌کنند حقیقت را در ذهن مخاطبان خویش مخدوش کنند، آنان مدعی شده‌اند که امیرالمومنین(علیه‌السلام) دستور قتل 4000 هزار نفر از مردم سیستان را داده است، و برای ادعای خویش به کتاب فتوح البلدان، بلاذری استشهاد کرده‌اند.از این‌رو ما برای بررسی این ادعا به خود کتاب فتوح‌البلدان، بلاذری مراجعه می‌کنیم:

در این کتاب حقیقت این‌گونه بیان شده است: بعد از خلافت امام علی(علیه‌السلام)، ماجرای جمل پیش می‌آید و در همین زمان «حسکه حبطی» و «عمران بن فصیل» با گروهی از راه‌زنان عرب چون می‌بینند منطقه سیستان به دست حاکمان محلی اداره می‌شود به آن منطقه یورش می‌برند. به همین خاطر حضرت علی(علیه‌السلام)، «عبدالرحمان جزئی طائی» را به این منطقه می‌فرستد تا مسئله راه‌زنان را حل کند. حسکه حبطی در نبردی فرستاده امام را به شهادت می‌رساند. بعد از این اتفاق، حضرت، «علی عون بن جعد بن هبیره مخزومی» را به عنوان والی سیستان می‌فرستد که وی هم توسط شورشیان کشته می‌شود. بعد از او، فردی به نام «عون بن جعده» به آن منطقه فرستاده می‌شود که او هم در میانه‌های راه به شهادت می‌رسد و در ادامه حضرت علی(علیه‌السلام) به ابن عباس فرمان می‌دهد فردی را با 4 هزار نفر برای حل مسئله به آن ولایت بفرستد، که «ربعی ابن کاس» انتخاب می‌شود و او به سیستان می‌رود و آن منطقه را تصرف می‌کند و راه‌زنان عرب را از بین می‌برد.[1]

این مطلب علاوه بر کتاب فتوح البلدان، در کتاب‌های متعدد دیگر مانند: الکامل ابن اثیر[1] و  تاريخ خليفة ابن خیاط [2] و ... آمده است، بنابراین همان‌گونه که بیان شد واقعیت است که امیرالمومنین(علیه‌السلام) با شورشیان عربی برخورد کرد که اقدام به دزدی و غارت اموال مردم سیستان کرده‌ بودند، نه اینکه مردم سیستان شورش کرده باشند و آن حضرت آنان را سرکوب کرده باشد، در حقیقت این مدعیان با تحریف تاریخ تلاش کرده‌اند، به گونه‌ای از مولا متقیان علی(علیه‌السلام) چهره‌ای خشن و ظالم نشان دهند در حالی که واقعیت، حکایت کننده از تلاش آن حضرت برای دفاع از مردم مظلوم سیستان بوده است.

_______________________________________
پی‌نوشت
[1] فتوح البلدان، أحمد بن يحيى بلاذرى (م 279)، ترجمه محمد توكل، تهران، نشر نقره ، چ اول، 1337ش، صص550-551.
[2]. كامل تاريخ بزرگ اسلام و ايران، عز الدين على بن اثير (م 630)، ترجمه ابو القاسم حالت و عباس خليلى، تهران، مؤسسه مطبوعاتى علمى، 1371ش. ج‏10،ص:19
[3] تاريخ خليفة بن خياط، أبو عمرو خليفة بن خياط بن أبي هبيرة الليثي العصفري الملقب بشباب (م 240)، تحقيق فواز، بيروت، دار الكتب العلمية، ط الأولى، 1415/1995. صص120-121

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها