پاسخ به:اشعار شهادت امام حسن عسکری (ع)
دوشنبه 6 آذر 1396 11:26 AM
پر پرواز گشودی و مهیا شده ای
زهر افتاده بجانت که چنین تا شده ای؟
زندگانی تو ترکیب هزاران داغ است
آنچه اجداد تو گشتند تو یکجا شده ای
کمرت خم شده و تاب و توانت رفته
باهمین دست به دیوار چو زهرا شده ای
سالها مثل علی خانه نشینت کردند
خوب همدرد غم و غربت مولا شده ای...
جگرت مثل حسن سوخته صدپاره شده
آه با آتش این زهر مداوا شده ای
چه شده با تو که دائم بخودت میپیچی
لحظه آخر خود مثل معما شده ای
هی زمین خوردی و کل بدنت خاکی شد
مثل از اسب زمین خوردن آقا شده ای
هرچه آمد به سرت تیر به قلبت که نخورد
سنگ باران وسط هلهله آیا شده ای؟
راستی پیرهنت را ز تنت دزدیدند
راستی از اثر تیغ مجزا شده ای؟
بی هوا نیزه فرو بین دهانت کردند؟
زیر و رو در ته گودال تو با پا شده ای؟
زخم شلاق نشسته به تن دختر تو؟
چقدر خون جگر از زخم زبان ها شده ای؟
راستی در وسط طشت سرت را بردند؟
بسوی خواهر خود گرم تماشا شده ای؟
سید پوریا هاشمی