محور های امید در ادیان ابراهیمی
دوشنبه 1 آبان 1396 10:19 AM
در مقوله امید به آینده، ادیان ابراهیمی برای رهایی از وضعیت بد موجود و نجات از تنیدگی ، نگاه پیروان خود را به وضعیتی بهتر در آیندهای نه چندان دور معطوف کرده و به پیروان خود نوید آیندهای که از این مشکلات رهایی یابند را میدهند؛ در مقوله امید به آخرالزمان ، ادیان ابراهیمی ضمن بیان مشکلاتی که در آخر الزمان بروز پیدا میکند ، پیروان خود را به آخرالزمان امیدوار کرده و آن زمان را زمان رهایی از مشکلات و سختیها دانستهاند؛ و در مقوله امید به منجی ، ادیان ابراهیمی به پیروان خود امید میدهند که آمدن منجی حتمی و بسیار نزدیک است و خود را هر لحظه در آماده باش آن موعود قرار دهند و چون میزبانی که هر لحظه در انتظار آمدن میهمانش است منتظر باشند و در برابر مشکلات و سختیها مبارزه کرده و امید به آمدن منجی را در دل بپرورانند.
امید موضوعی است که به نحوی در ادیان ابراهیمی مورد بحث و گفتگو قرار گرفته که در ضمن فرمایشات پیامبران ، پیروان خود را از یاس و ناامیدی برحذر داشته و با دستورات مختلف که مناسب زمانها و فرهنگهای مختلف بوده ، در صدد ترزیق روح امیدواری برای فرد و اجتماع بوده اند.
در هر سه دین ابراهیمی ( یهودیت ، مسیحیت ، اسلام ) با وجود آن که در برههای از زمان ، حوادث ناگوار و تلخ را پیشگویی کردهاند ، امید به روشنایی و نجات انسان را به امتهای خود دادهاند . البته ممکن است که منشا این امید، متفاوت باشد و در جزئیات نیز با یکدیگر اختلاف داشته باشند؛ تذکر این مطلب ضروری است که امید در مسیحیت و به ویژه در یهود ، رنگ مادی و دنیایی دارد ، در صورتی که در اسلام امید اعم از آینده جمامع ، عالم آخرت و بعد معنوی است[1]
در ادامه به محورهای امید در ادیان ابراهیمی اشاره میکنیم که در سه مقوله اصلی که امید به آینده ، امید به آخرالزمان ، و امید به منجی ، میباشد .
امید است که مورد مقبول امید امم قرار گیرد
1- امید به آینده
امید انسان را در نیل به نجات ، رهایی ، نیرومندی و توانگری قادر خواهد بود [2] و نا امیدی و یاس از آینده، مسبب اختلالات روحی و روانی در ضمیر انسان گردیده و موجبات یک زندگی خسته کننده و ملال آور را برای او فراهم میکند جمیز هاکس امید را آرزو و انتظار از براي چيزهاي نيك و مقاصد پسنديده میداند و معتقد است که امید مؤمنين را بر احتمال امتحانات حاليّه اين جهان تقويت ميدهد و ايشان را غيور ميسازد كه با دقت و ترقي جلو روند و ساعي شوند[3]
در ادیان ابراهیمی بعد از ذکر حوادث ناگوار و سختیها ، مردم را به صبر و بردباری و گذر از این مرحله سفارش کردهاند؛ با این امید که آینده ، در نهایت به کام آنها خواهد بود . البته این امید شامل کسانی است که از آیین و دستورات پیروی کنند[4]
الف - یهودیت
یهودیان با گذشتهای تیره و تار در انتظار آینده بهتر بودند که پایان رنجهای خود را در آن بجویند کامیابی و فضیلت را نه در دوران طلایی گذشته، بلکه در آینده میجویند[5] . این عبارت کتاب مقدس میان یهودیان رایج است: " اگر چه ابتدایت صغیر میبود، عاقبت تو بسیار رفیع میگردید[6]".
امید بنیاسرائیل ، یهوه است ؛ زیرا همواره به قوم یهود وعده نصرت ، پیروزی و برکت را داده است [7] " و یهوه، خدای خود را عبادت نمایید تا نان و آب تو را برکت دهد و بیماری را از میان تو دور خواهم کرد[8] "
امید در یهودیان در زمانهای سخت بیش از زمانهای دیگر است مخصوصا بعد از تخریب معبد و اخراجشان از سرزمینشان ، که آموزههای انبیاء بعد در راستای ترزیق روحیه امیدواری و بازگشت به سرزمین مقدس خود بوده است یکی از انبیائی که در این زمینه نقش مهمی برای یهودیان داشته یحزقل بود او به اسیران ایمان داشتن به خداوند و نجات او فرا میخواند تا دوباره به یهودا بازگردند [9] و هدف کتاب دانيال به عنوان اول کتاب مکاشفهای ايجاد و تقويت روحيه اميد به رهايي قوم از ناملايمات و تحقق وعده الهي و تحول و تغيير وضعيت آنها بوده است[10]
ب- مسیحیت
در مسیحیت ایمان به خداوند زمینه ساز امید است " (از آن جهت که شریعت هیچ چیز را کامل نمیگرداند)، و هم برآوردن امید نیکوتر، که به آن تقرّب به خدا میجوییم[11]".که مراد از ایمان در کتاب مقدس " اطمینانی است به چیزهایی که به آن امیدواریم و اعتقادی است به چیزهایی که نمی بینیم[12]." و به اعتقاد لوتر ، همان آمادگی برای اعتماد به وعدههای خداوند و نیز اعتماد به صداقت و خوش عهدی خدایی است که چنان وعدههایی داده است[13]
دركتاب مقدس خدا انسان را رها نكرده است بلكه به او اميد و وعده داده است[14] و کارکرد این ایمان و خداپرستی ایمان به آینده شمرده شده است " خداپرستی از هر حیث فایده دارد، چون هم برای حال و هم برای آینده وعده حیات دارد[15]"
در مسحیت امید به فیض وجود دارد و تنها کسی را سعادتمند میدانند که لطف فیض شامل حال او بشود و این سعادتمند شدن هیچ ارتباطی به لیاقت ، شایستگی و اعمال شریعت انسان ندارد . انسان هرگز به خودی خود و با تکیه بر خویشتن نمیتواند به سعادت برسد مگر اینکه فیض و لطف و عنایت خداوند شامل حالش شود و فیض منبع و منشا نجات است و ایمان نیز شرط آن است[16] . مسیحیان ، فضایل الاهی یعنی ، ایمان ، امید و محبت را اساس و زیربنای فعل اخلاقی و معنوی میدانند که خداوند در درون انسان مومن قرار داده و با این وسیله او را از دیگران متمایز ساخته است[17]
ج- اسلام
اسلام با معرفی خداوند مشخصه اصلی او رحمت و مهربانى به بندگانش است که بالاترین درجه اميد و آرزوى را برای بشر فراهم میشود و برای مقابله با تنیدگی و ناامیدی مسئله انتظار فرج تبین میکند و انتظار فرج مفهوم وسیعتری از ظهور حضرت مهدی علیه اسلام دارد و ظهور حضرت را از مصادیق آن دانستهاند.
در اسلام زیربنای اعتقاد به انتظار فرج در آینده ، قدرت و حکمت الهی و اینکه مشکلات پایانپذیرند میباشد چون کسی که مشکلات و سختیها را پایانپذیر بداند[18]، انتظار گشایش شکل میگیرد و همین امر ، موجب کاهش تنیدگی و فشار روانی میگردد[19] و به جهت کارکرد بسیار مثبت آن مورد توجه اسلام قرار گرفته است و از آن به عنوان عبادت[20] برترین عمل[21] و بالاترین عبادت [22] و کارکرد این انتظار و امید به آینده خود فرجی بزرگ است[23]
2- امید به آخرالزمان
اديان بزرگ يهود، مسيحيت و اسلام نيز آيندة زندگي بشر را روشن و هنگام تحقق آن را همزمان با ظهور منجي ميدانند. اين اديان دربارۀ پايان تاريخ يا به تعبير ديگر آخر الزمان، مشتركات بسيار و نزديك به هم دارند[24].
اختلاف مهمی بین یهود و مسیح از یک طرف و دین اسلام از طرف دیگر ، در فرق بین آخرالزمان و مساله قیامت وجود دارد، این اسلام است که علاوه بر مساله آخرت و قیامت کبری که در آن ، افراد مومن ، رستگار و ستمگران به جزای خود میرسند ،قایل است که در همین دنیا و در قطعه پایانی آن ، مصلح موعود خواهد آمد و با قدرت الهی حاکم بر جهان خواهد شد و همه انسانها به حقوق واقعی خود خواهند رسید که مراد از اصطلاح آخرالزمان همین معنا است ، بر خلاف دین یهود و مسیح که منظور آنها از رستاخیز مردگان و حضور در دادگاه الهی و زندگی جاوید ، زندگی آخرتی میباشد. امتیاز دین اسلام در دو دین دیگر ، همین است که نجات و پیروزی دین حق در نهایت ، هم در دنیا و هم در آخرت میباشد و این باعث امیدواری بیشتر مردم و جامعه میباشد [25]
الف - یهود
باور رايج در ميان بيشتر يهوديان اين است كه گرچه ماشيح هنوز نيامده، يك روز، «درآخر الزمان» او خواهد آمد ؛ همه به این امر معتقد و امیدوار باشند که ظهور مصلح در آخر الزمان است. اوست كه اخلاق فاسد مردم را تطهير كرده و اصلاح مي نمايد. يهود منتظرند كه قائمي از اولاد داوود پيغمبر عليه السلام ظهور كند؛ طبق كتاب دانيال در تورات، «مسيح» يا «ماشيح» در آخر الزمان ظهور و در هزار سال خوشبختي بر جهان حكومت ميكند و يهوديان در آخر الزمان به فلسطين باز ميگردند و«هيكل سليمان» را پيش از آمدن مسيح بازسازي ميكنند، که پيش گوييهای حزقيال درباره آخر الزمان[26] شهرت بیشتری دارد
در پيشگوييها، از شخصيتهاي مثبت در كنار ماشيح و شخصيتهاي منفي در برابر او نيز سخن به ميان ميآيد. در يهوديت، شخصيت مثبتي كه كنار ماشيح قرار ميگيرد، الياس است. به باور يهوديان ايليا به آسمان رفت و در آخر الزمان بازخواهد گشت[27]. در نوشتههاي پس از اسارت بابل، بازگشت الياس نبي با آخر الزمان پيوند خورده است. او به منزلهء پيشاهنگ ماشيح مطرح ميشود. الياس در واداشتن يهود به توبه و پيريزي صلح و آرامشميان طبقات مختلف و برگرداندن دلهاي پدران و فرزندان به يكديگر نقش مهمي خواهد داشت[28].
ب- مسیحیت
حيات مسيحيت به عنوان يكي از اديان زندة جهان، در گرو اعتقاد به آموزة بازگشت مسيح، در همة ابعاد آن است. از محورهاي اساسي اين آموزه، رجعت يا بازگشت شكوهمند مسيح در آخر الزمان است كه اتفاقاً از باورهاي غالب جامعة مسيحي به شمار ميرود[29].
به عقيدهء مسيحيان، رستاخيز عيسي و بازگشت نهايي وي به جهان براي پايهگذاري پادشاهي خدا بر زمين، دنباله تحقّق پيشگوييهاي مربوط به رنج كشيدن او بود. بر اين اساس، بخشي از آرمان مسيحايي در زمان عيسي تحقّق يافت؛ ولي تحقّق كامل آن در آخر الزمانخواهد بود[30]. وبر مي گويد كه مسيحيان اوليه سرشار از اميد به معاد و دلبستگي به آخرت بودند[31] ؛ كارل لاوت الاهيدان اُرتدكس روسي در تبعيد در سال 1936 نوشته بود: انديشه مسيحي، به اميد به پايان تعارضات و مصيبت هاي تاريخي متكي است، اميدي كه مقبول همه نسل ها باشد، همچنين متكي به اميد به تجديد حيات در زندگي ابدي براي همه كساني است كه تاكنون زيستهاند[32]
ج- اسلام
در اسلام به دورهء پيش از ظهور موعود و دوره ظهور موعود كه در آن تحولات بزرگي روي ميدهد، آخر الزمان اطلاق ميشود؛ اما آخرت در اسلام دورهء پس از اين جهان مادي است كه قيامت در آن برپا ميشود[33].
آنگـــاه کــه سخــن از دوران آخرالزمان به ميان ميآيد، همواره به دو پديدة بسيار مهم و بزرگ اشاره ميشود:
1. ولادت و برانگيخته شدن پيامبر اسلام (صلي الله عليه و آله و سلم) در جايگاه واپسين فرستادة الهي؛
2. ظهور و قيام موعود نجاتبخش، حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف).
از اين رو شکي نيست اينک ما در دوران «آخِرالزمان» به سر ميبريم. اين دوران، داراي دو ويژگي مهمّ و اساسي است:
نخست: آخرين مرحلة زندگي در دنياست.
با سپري شدن اين دوران، زندگي در دنيا به پايان رسيده، مرحلهاي ديگر در نظام آفرينش آغاز ميشود.
دوم: اين دوران، خود به دو بخش با ويژگيهاي خاص تقسيم ميشود.
يک. دوراني سراسر انحطاط اخلاقي، ستم و بيداد
دو. دوراني سرشار از معنويت در پرتو حکومت شايستگان[34]
3- اميد به منجي
اميدواري به آيندهاي روشن و پيامي رهاييبخش به بشر سرخورده و ستم ديده و اينکه روزي يک مرد الهي خواهد آمد و آنچه مردم بدان اميد دارند، تحقق خواهد بخشيد ؛ جزء اصول حتمی در ادیان ابراهیمی است
خوشبيني به زمان و به سرانجام و فرجام امور، روزنههاي اميد را ميگشايد. اينكه قرار است با فراهم شدن زمينه، نجاتبخشي بيايد و خوبيها را به ارمغان آورد، روشنايي بخش است[35].
در بيشتر اديان و مذاهب جهان، از مصلحي سخن به ميان آمده که در آخرالزَّمان ظهور کرده و به جنايتها و خيانتها خاتمه خواهد داد و شالودة حکومت واحد جهاني را بر اساس عدالت و آزادي واقعي، بنيان خواهد نهاد. تمامي پيامبران و سفيران الهي نيز در اين زمينه به مردمِ با ايمان جهان، نويدهايي داده اند[36].
الف - یهود
همواره يهوديان بر اساس باوري ديرينه، معتقد بودهاند كه خدا از ميان همه ملتها آنان را برگزيده و همه تيرهروزيهاي آنان با آمدن فرزندي از نسل داوود به پايان خواهد رسيد. آنان با وجود اين باور و اميد به آن آينده، سختيهايي چون اسارت، تبعيد، پراكندگي و غارت همسايگان را تحمل ميكردهاند[37].
ظهور مسیحا و امید به آیندهای روشن از اصلیترین آموزه یهود است[38] از زمان حضرت داود ، یهودیان همواره منتظر ظهور ماشیح بوده و میباشند و پیش از او الیاهو ، منادی ظهور ماشیح خواهد بود[39] و قبل از آمدن ماشیح باید منتظر رنجهای بسیار باشند در آن زمان میکائیل، فرشته اعظم، برای حمایت قوم تو می آید و چنان دوران سختی پیش می آید که در تاریخ بشر سابقه نداشته است، امّا هرکسی از قوم تو که نامش در کتاب خدا نوشته شده باشد، نجات می یابد[40].
در کتاب مقدی یهودیان روزگار آمدن موعود را اینگونه توصیف شده: مردم شریر از بین می روند، امّا کسانی که به خداوند توکّل می کنند وارث زمین خواهند شد. شریران خیلی زود نابود خواهند شد، و چون به دنبال آنها بگردی، ایشان را نخواهی یافت[41]. او با عدالتو صداقت حکومت خواهد کرد. در آن زمان گرگ و بره در کنار هم بسر خواهند برد، پلنگ و بزغاله با هم خواهند خوابید، گوساله با شیر راه خواهد رفت؛ و یک کودک آنها را به هر جا که بخواهد، خواهد راند. گاو در کنار خرس خواهد چرید، بچه خرس و گوساله در کنار هم خواهند خوابید، و شیر مانند گاو علف خواهد خورد. بچه شیرخوار در میان مارها، بدون خطر بازی خواهد کرد؛ و طفلی که از شیر گرفته شده باشد دست خود را داخل لانه افعی خواهد کرد بیآنکه آسیب ببیند.[42]
ب- مسيحيت
دين مسيحيت ـ به ويژه از ديدگاه مسائل معرفتي و شناختي ـ ادامه دين يهود است. منبع اصلي ديني و فرهنگي آن، عهد عتيق است که همان کتاب مقدس يهوديان است. بنا براين هر چه درباره دين يهود گفته شود، تقريباً در باره دين مسيحيت نيز صدق ميکند[43].
مسيحيت بر اساس رستاخيز و بازگشت حضرت عيسي عليه السّلام، شكل گرفت. مسيحيان از عصر رسولان، پيوسته در شوق بازگشت دوبارهء آن حضرت روزگار را سپري كردهاند. بازگشت عيسيدر عهد جديد بسيار اهميت دارد و در كتابهاي آن بيش از سيصد بار به اين موضوع اشارهشده است. انتظار و شوق بازگشت مسيح در بخشهايي از عهد جديد مانند رسالهء اول و دوم به تسّالونيكيان و مكاشفهء يوحنا بيشتر منعكسشده است و مسيحيان به كتاب مكاشفه يوحنّا در پايان عهد جديد بسيار اهميت ميدهند[44]. بيشك يك مسيحي مؤمن همواره در انتظار بازگشت شكوهمند او خواهد بود تا با مسيح در ملكوت الهي بزيد. عهد جديد به عنوان مانيفست باورهاي مسيحي، نمودار روشني از اين رجعت براي مسيحيان ارائه ميكند. اين آموزه در بخشهاي قديميتر عهد جديد مانند رساله اوّل و دوم پولس به تسالونيكيان به خوبي منعكس شده است[45].
از کتابهای نبوت معلوم میشود که آرزوی آمدن مسیح بر گرد سه محور اساسی مسیح پسر داوود ، بنده خدا، پسر انسان میچرخد
از منابع اولیه مسیحیان میتوان دریافت که :
اولا: فرجام عالم بسیار نزدیک است
ثانیا : زمان و مکان مخفی است
ثالثا : چون ظهور ناگهانی است پس باید هر لحظه منتظر و امیدوار بود
رابعا : باید علاوه بر آمادگی و امید درونی ، امید عملی هم داشت
ج- اسلام
آموزه مهدويت، از اساسيترين و راهبرديترين آموزههاي دين مبين اسلام است و همه مسلمانان بدان معتقدند. اميد به آينده و انتظار رهايي از چنگال ظالمان و ستمگران و چيرگي حق بر باطل و گسترش عدل در سراسر گيتي، اساس اين انديشه است[46]. روایات زیادی که از پیامبر عظیم الشان اسلام در این باره رسیده حاکی از اهمیت و بزرگی این حادثه است.
هرچند در بعد دینی و اخروی بر این آموزه مهدوی ثوابهای زیادی وعده داده شده[47] اما نباید از فواید و آثار دنیوی انتظار غافل شد یکی از پیامد های مهم انتظار فرج و چشم به راه مصلح جهانی بودن عدم یاس و ناامیدی است [48]
با مطالعهى ميراث مكتوب اهل سنّت، اين حقيقت به طور آشكار، به چشم مىخورد كه جمع كثيرى از اهل سنّت، از علما و شعراىشان، از همهى مذاهب، و گرايشها، به اين كه حضرت مهدى(عج)، فرزند امام حسن عسكرى (عليهالسّلام) و دوازدهمين امام شمرده مىشود و در سال 255 هجرى متولد گرديده است اعتقاد دارند و اين مطلب، از دو موضوع به دست مىآيد: يك) توصيف حضرت مهدى(عج) به اين كه از اولاد حضرت فاطمه (عليهاالسّلام) است و اين كه او، آخرين امام از دوازده امامى است كه در صحيح بخارى و مسلم به عدد آنان اشاره دارد. دو) اين كه آن حضرت، تنها فرزند امام حسن عسكرى (عليهالسّلام) و نام او، مانند نام جدش، ((محمد)) است[49].
شیعیان همواره از وضع موجود ناراضيبوده و اميد به ظهور مصلح جهاني، آنها را همواره در حالتي آمادهباش قرار ميدهد[50] موضوع انتظار ظهور حضرت حجت آخرين امام زنده و حاضر شيعيان در عصر غيبت، يكي از مهمترين عناصر تفكر شيعي است. اين عنصر كه شيعه را از ديگر فرقههاي اسلامي متمايز ميسازد، مهمترين عامل تحرك و پويايي شيعيان و اميد آنان به آينده روشن جهان شمرده ميشود. به همين دليل، بزرگترين دغدغه و آرمان انساني آنان فرارسيدن زمان قيام حضرت بقيةالله الأعظم است كه موجب ميشود همواره با شوق فراوان تعجيل را در ظهور آن مصلح جهاني از خداوند بخواهند[51].
_______________________
[1] - محمدی ، محمد حسین ، آخرالزمان در ادیان ابراهیمی ، ص 275
[2]- آصفی ، محمد مهدی ، انتظار پویا ، ترجمه تقی متقی ، ص 23
[3] - هاکس ، جمیز ، قاموس کتاب مقدس ، ص 108
[4] - محمدی ، محمد حسین ، آخرالزمان در ادیان ابراهیمی ، ص 275
[5] - گرینستون ، جولیوس ، انتظار مسیحا در آیین یهود ، حسین توفیقی ، ص18
[6] - ایوب 8: 7
[7] - محمدی ، محمد حسین ، آخرالزمان در ادیان ابراهیمی ، ص 99
[8] - خروج 23: 25
[9] - کلاپرمن ، ژیلبرت و لیبی، تاریخ قوم یهود ، مسعود همتی ، ج 1 ، ص 192
[10] - كلباسي اشتري، حسين ، عناصر و نوشته هاي پيش گويانه در عهد عتيق ، پژوهش هاي فلسفي ، ش 28 ، ص 145
[11] - عبرانیان 7: 19
[12] - رساله به عبرانیان 11: 1
[13] - مک گراس ، آلیستر ، الهیات مسیحی ، حدادی ، بهروز ، ص 461
[14] - حقاني فضل ، محمد، الهاميبودنْ پشتوانة حجيت كتاب مقدس ، هفت آسمان ، ش 47، ص 193
[15] - اول تیموتائوس 8:4
[16] - وحیدی مهرجردی ، شهاب الدین ، در آمدی بر آیین پروتستان ، ص79
[17] - همان ، ص 88
[18] - امام علی ( علیه السلام ) : إِنَّ لِلْمِحَنِ غَايَاتٍ وَ لِلْغَايَاتِ نِهَايَاتٍ فَاصْبِرُوا لَهَا حَتَّى تَبْلُغَ نِهَايَاتُهَا فَالتَّحَرُّكُ لَهَا قَبْلَ انْقِضَائِهَا زِيَادَةٌ لَهَا بدرستى كه از براى محنتها مدّتهاست، و از براى مدّتها پايانهاست، پس صبر كنيد از براى آنها تا برسند آن مدّتها بپايانهاى آنها، پس حركت كردن از براى آنها پيش از در گذشتن آن مدّتها زيادتى است مر محنتها را (تميمى آمدى، عبد الواحد بن محمد ، تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، ص 102)
[19] - پسندیده ، عباس ، رضایت از زندگی ، ص 255
[20] - قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صل الله علیه و آله) انْتِظَارُ الْفَرْجِ عِبَادَةٌ (طوسى، محمد بن الحسن ، الأمالي ، ص 405)
[21] - النَّبِيُّ (صل الله علیه و آله) أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِي انْتِظَارُ الْفَرَج (ابن بابويه، محمد بن على ، علل الشرائع، مقدمةج1، ص 4 )
[22] 0 پیامبر گرامی (صل الله علیه و آله) : اَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِي انْتِظَارُ الْفَرَجِ افضل اعمال امّت من انتظار فرج از ناحيه خداى تعالى است (شيخ صدوق ، كمال الدين و تمام النعمة ، ترجمه پهلوان، ج2، ص 547) و أَفْضَلُ أَعْمَالِ الْمَرْءِ انْتِظَارُ الْفَرَجِ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَل ( ابن بابويه، محمد بن على ، الخصال ، غفارى، على اكبر، ج2، ص 621)
[23] - قَالَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ ( علیه السلام ) انْتِظَارُ الْفَرَجِ مِنْ أَعْظَمِ الْفَرَج (شيخ صدوق ، كمال الدين و تمام النعمة ، ج1، ص 320)
[24] - مرتضوي ، سيد محمد ، ظهور حضرت مهدي در انتخاب ماست، مشرق موعود ، ش 11، ص 137
[25] - محمدی ، محمد حسین ، آخرالزمان در ادیان ابراهیمی ، ص 276
[26] - وايدا ، ژرژ ، عرفان يهود ، ترجمه احمدرضا مفتاح ، هفت آسمان ، ش 11، ص 103
[27] - آيتي ، نصرتآلله ، نقد و بررسي شبهات دكتر ناصر القفاري دربارۀ انديشه مهدويت، مشرق موعود ، ش 8 ، ص 25
[28] - رسول زاده، عباس ، آخرالزمان و حيات اخروي در يهوديت و مسيحيت ، مجله معرفت اديان ، شماره 2 ، صفحه 67
[29] - قاسمي قمي ، جواد ، مباني آموزه بازگشت مسيح در كتاب مقدّس ، مشرق موعود ، ش9 ، ص 135
[30] - رسول زاده، عباس ، آخرالزمان و حيات اخروي در يهوديت و مسيحيت ، مجله معرفت اديان ، شماره 2 ، صفحه 67
[31] - شجاعي زند، علي رضا، آنك مسيح... اينك انسان، هفت آسمان ، ش 8 ، ص 111
[32] - كِنت ، جان ، ويژگي و امكان الاهيات مسيحي در روزگار ما ، ترجمه محمدرضا بيات ، هفت آسمان ، ش 21، ص149
[33] - رسول زاده، عباس ، آخرالزمان و حيات اخروي در يهوديت و مسيحيت ، مجله معرفت اديان ، شماره 2 ، صفحه 67
[34] - سلیمان ، خدا مراد ، فرهنگ نامه ، ص 15
[35] - حاتمي ، محمدرضا، تجلي اميد در فرهنگ مهدويت ، فصلنامه مشرق موعود ، پیش شماره، ص 149
[36] - سلیمیان ، خدامراد ، درسنامه مهدویت ، ج 1 ، ص 21
[37] - صادقنيا ، مهراب ، درآمدي بر آموزه نجاتبخش در مسيحيت ، مشرق موعود ، ش 4، ص 173
[38] - طاهری ، محمد حسین ، یهودیت ، ص 216
[39] - کلاپرمن ، ژیلبرت و لیبی، تاریخ قوم یهود ، مسعود همتی ، ج 2 ، ص 154
[40] - دانيال 12: 1
[41] - مزاميرداود37 : 9-10
[42] - اشعیا 11 6-9 :
[43]- سلیمیان ، خدامراد ، درسنامه مهدویت ، ج 1 ، ص 26
[44] - رسول زاده، عباس ، آخرالزمان و حيات اخروي در يهوديت و مسيحيت ، مجله معرفت اديان ، شماره 2 ، صفحه 67
[45] - قاسمي قمي ، جواد ، مباني آموزه بازگشت مسيح در كتاب مقدّس، مشرق موعود ، ش 9 ، ص 135
[46] - محمدي ، ذكرالله ، سنوسي و ادعاي مهدويت ، مشرق موعود ، ش 2
[47] - از امام صادق از پدرانش از امير المؤمنين( عليهم السّلام ) روايت شده است كه فرمودند: الْمُنْتَظِرُ لِأَمْرِنَا كَالْمُتَشَحِّطِ بِدَمِهِ فِي سَبِيلِ اللَّهِ منتظر امر ما مانند كسى است كه در راه خدا به خون خود درغلطد ( شيخ صدوق ، كمال الدين و تمام النعمة ، ترجمه پهلوان، ج2، ص 548)
[48] - جعفری ، اندیشه مهدویت و آسیبها ، فصل نامه انتظار ، ش 5 ، ص 268
[49] - خوشنويس ، جعفر ، ميلاد حضرت مهدي موعود در ادبيات اهل سنّت ، مجله تخصصی انتظار ، شماره 6 ، ص 273
[50] - رامين ، فرح ، آخرين انقلاب؛ انقلابي آخر ، مشرق موعود ، ش 10 ، ص 115
[51] - صمدي ، قنبرعلي ، تأثير مردم در تعجيل در ظهور، مشرق موعود ، ش 4، ص 57
پدیدآورنده:محسن شریعتی