پاسخ به:مبادی انتظار
سه شنبه 25 مهر 1396 12:53 PM
در ارتباط با معارف مهدوی، باید به چه موضوعی بیشتر فکر کنیم؟/ امت حضرت چگونه باید باشند؟
- موضوع اصلی در معارف مهدوی، مختصات خاص خود حضرت به عنوان «امام» نیست؛ اطلاعات در اینباره آنقدر کم است که ما خودبهخود وادار میشویم دربارۀ «امت» فکر کنیم. به بیان دیگر، آن چیزی که ما در ارتباط با امام زمان(ع) خیلی نیاز داریم بدانیم؛ امتِ حضرت است و اینکه «این امت چگونه باید باشند؟» و الا مثلاً اینکه «حضرت الان کجا زندگی میکنند؟ چه ویژگیهایی دارند؟»، اینها اگرچه موضوعات خوبی هستند، ولی مشکل اصلی این است که ما بیشتر باید در اندیشۀ این باشیم که آیا آن امتِ لازم برای این امام، شکل پیدا کرده است یا نه؟ باید بیشتر در اینباره فکر کنیم، نه دربارۀ شخصِ خود حضرت.
- پیامبران الهی گرامی اسلام(ص) نیز همان اول در جریان دعوت از خویشان، فرمودند: «چه کسی میآید به من کمک کند؟» یعنی پیامبر خدا(ص) هم که باشد، بالاخره کمک میخواهد و مسألۀ امت مطرح است. ما وقتی میخواهیم دربارۀ امام زمان(ع) صحبت کنیم، در واقع باید دربارۀ خودمان صحبت کنیم؛ این ما هستیم که به دوران غیبت، پایان خواهیم داد.
مانع اصلی ظهور «مستکبران» یا حتی «جهالت و عدم آمادگی جهان بشریت» نیست! / مهم این است که ما ضعفهای خودمان را برطرف کنیم
- دربارۀ آمادگی «امت»-برای ظهور- دو نکتۀ مهم وجود دارد: نکتۀ اول اینکه مسئلۀ اصلی، «دشمنان اسلام» و حتی «نادانی و آماده نبودن جهان بشریت» نیست! آماده نبودن جهان بشریت، به این معنا که آنها بخواهند مقدمهساز ظهور یا پذیرندۀ حکومت حضرت باشند، یک موضوع فرعی است.
- مسألۀ اصلی در مقدمهسازی برای ظهور حضرت، مستکبران عالم نیست؛ که خداوند اینها را اصلاً عددی حساب نمیکند و میفرماید: «إِنَّ الْباطِلَ کانَ زَهُوقاً»(اسراء/81) اصلاً باطل از اول مُردنی بود. البته از نظر عملیاتی باید رصد کنیم که دشمن چهکار میکند؟ ولی این هیولا، درواقع ساختۀ عیوب و ضعفهای خودمان است، مهم این است که ما ضعفهای خودمان را برطرف کنیم، در این صورت دشمن خودبهخود و حتی بدون درگیری، نابود میشود. درگیریها هم برای رشد ما است؛ نه اینکه دشمن بتواند اثری داشته باشد. خداوند میفرماید: «الَّذینَ کَفَرُوا وَ صَدُّوا عَنْ سَبیلِ اللَّهِ أَضَلَّ أَعْمالَهُم»(محمد/1) کسانی که کافرند و با حق درگیر میشوند، خدا اثر اعمال آنها را از بین میبرد. حالا فرض بفرمایید اگر ما این آیه را در ارتباط با آمریکا، باور کنیم، چه نگاه متفاوتی پیدا خواهیم کرد!
مهمترین موضوع در معارف مهدوی بهبود وضع «مدعیان ولایتمداری» است
- نکتۀ دوم این است که در روایات تصریح شده که ابتلائات و فتنهها و بخصوص امتحانات آخرالزمان، برای غربال شیعیان و مدعیان ولایتمداری است؛ دعوا بهصورت خاص بر روی اینهاست. (امام صادق ع: ...فَإِنَّهُ تَمْتَدُّ أَیَّامُ غَیْبَتِهِ لِیُصَرِّحَ الْحَقُّ عَنْ مَحْضِهِ وَ یَصْفُوَ الْإِیمَانُ مِنَ الْکَدَرِ بِارْتِدَادِ کُلِّ مَنْ کَانَتْ طِینَتُهُ خَبِیثَةً مِنَ الشِّیعَةِ الَّذِینَ یُخْشَى عَلَیْهِمُ النِّفَاقُ إِذَا أَحَسُّوا بِالاسْتِخْلَافِ وَ التَّمْکِینِ؛ کمال الدین/2 356) و ما اگر بخواهیم در جامعۀ خودمان این مطلب را پیاده کنیم، باید در موضوعات مهدوی، مهمترین موضوع را «بهبود وضع مدعیان ولایتمداری» قرار دهیم. هر کسی گفت: «من مدعی ولایتمداری نیستم» میتوانیم او را معاف کنیم و بگوییم: «شما اثر چندانی در تأخیر یا تعجیل ظهور حضرت نداری!»
جهان در واقع منتظر خودِ حضرت نیست، منتظر مدعیان ولایتمداری حضرت است
- جهان در واقع منتظر خودِ حضرت نیست، منتظر مدعیان ولایتمداری حضرت است. حضرت در آن توقیع شریفه تصریح فرمودهاند: «وَ لَوْ أَنَ أَشْیَاعَنَا وَفَّقَهُمْ اللَّهُ لِطَاعَتِهِ عَلَى اجْتِمَاعٍ مِنَ الْقُلُوبِ فِی الْوَفَاءِ بِالْعَهْدِ عَلَیْهِمْ لَمَا تَأَخَّرَ عَنْهُمُ الْیُمْنُ بِلِقَائِنَا وَ لَتَعَجَّلَتْ لَهُمُ السَّعَادَةُ بِمُشَاهَدَتِنَا»(احتجاج/2/499) اگر شیعیان ما جمع شوند و به عهدی که ما به گردن آنها داریم وفا کنند، مژدۀ ملاقات ما به تأخیر نخواهد افتاد و به سرعت سعادت مشاهدۀ ما نصیبشان میشود.
- بحث «آمادگی عموم مردم» هم نیست که بگوییم: اگر مردم آمادگی داشته باشند، امام زمان(ع) تشریف میآورد! «مؤمنین» به همراه «امام مؤمنین» همه خدمتگزاران مردم هستند؛ چه خدمت مادی و چه خدمت معنوی. مردم اگر معنویتشان ضعیف است چقدر تقصیر دارند؟! یا قدرتها و زورگویان نمیگذارند و یا از مؤمنینی که مدعی و پیشتاز این راه هستند، چیزی به مردم نرسیده است.
- در روایت فوق، میفرماید اگر «شیعیان» ما! و غالباً در روایات، شیعه به معنای خاص کلمه استفاده میشود؛ همان معنای خاصی که یک عدهای رفتند درِ خانۀ امام رضا(ع) گفتند: «ما شیعیان شما هستیم» و حضرت آنها را به خانه راه نداد و فرمود: بگویید محبین ما هستید؛ نه شعیان ما(...لِدَعْوَاکُمْ أَنَّکُمْ شِیعَةُ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَیْحَکُمْ إِنَّ شِیعَتَهُ ... ؛ احتجاج/2/441)
اینکه هرکس «تکی» ابراز ولایتمداری به حضرت کند، مانع ظهور را برطرف نمیکند/ دوست داشتن حضرت باید «عَلَى اجْتِمَاعٍ مِنَ الْقُلُوبِ» باشد
- میفرماید: اگر شیعیان ما جمع شوند(عَلَى اجْتِمَاعٍ مِنَ الْقُلُوبِ فِی الْوَفَاءِ بِالْعَهْدِ عَلَیْهِمْ)، یعنی فایده ندارد یک کسی خودش تنهایی بیاید و بگوید: «یابن الحسن، من ولایت شما را دارم...» اینکه یک کسی اینطوری ابراز ولایتمداری به آقا کند، به دردِ ظهور نمیخورَد. بعضی وقتها ممکن است ملائکه به برخی از این آدمهایی که تکی میروند ابراز ولایتمداری میکنند، بگویند: «تو بیجا کردهای! تو انبانۀ خودخواهی هستی و هیچ کسی را غیر از حضرت قبول نداری و حاضر نیستی برای مؤمنین ایثار کنی، حالا میخواهی فدای ایشان بشوی!»
- آیهای که دربارۀ یاران حضرت در آخرالزمان هست، اولین ویژگی بعد از محبت این است که «نسبت به مؤمنین، فوقالعاده فروتن هستند؛ فَسَوْفَ یَأْتِی اللَّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَ یُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنین»(مائده/54) و بعد از این ویژگی است که میفرماید: «أَعِزَّةٍ عَلَى الْکافِرینَ، یُجاهِدُونَ فی سَبیلِ اللَّهِ، وَ لا یَخافُونَ لَوْمَةَ لائِم» و در برخی تفاسیر هست که مصداق این آیه، قوم سلمان فارسی در آخرالزمان هستند(مجمعالبیان/ج3/ص321)
- اینکه کسی «تکی» برود و بگوید: «آقا من تو را دوست دارم!» مانع ظهور را برطرف نمیکند، طبق روایت فوق، دوست داشتن حضرت باید «عَلَى اجْتِمَاعٍ مِنَ الْقُلُوبِ» باشد.