پاسخ به:جشن علوی
سه شنبه 14 شهریور 1396 9:39 AM
متن ادبی «غدیر،معیارى که بدنیا آمد»
اسماعیل نورى علاء
آرى...خم!
شربدار ولایت
غدیر حادثات
و میان منزل افشاى رازهاست.
بنگریدش
که بر اوج دست و بازو
در چنگ چنگالى از نور
ایستاده است
به ابرها نزدیکتر تا به ما
و نگاه نمىکند
نه در چشمان مشتاق
نه در دیدگان دریده از حسد.
به این ترانه گوش کنید
که در هفت آسمان مىطپد:
«هر که مرا مولاى خویش بداند اینکه فرا چنگ من ایستاده مولاى اوست».آرى
امروز همه چیز کامل است
معیارى بدنیا آمده
که در سایهاش
نیک و بد از هم مشخصند.
در این زلال،باید جان را به شستشو نشست
در غدیر،یک تاریخ تبلور پیدا کرد.
و بدینسان،آن دشت که دیروز گمنامش،
کندى و سستى قافلهها را مىزدود،
امروز،
طلوع آفتاب ولایت را بستر شد.
آن برکه آب،میانه کویرى برهوت،
که رنج و خستگى مسافران را به جان مىخرید،
امروز،
چشمه جوشان و همیشه جارى پهنه آرمانهاى والا گشت.
بدینسان بود که پیامبر(درود خدا بر او و خاندانش)
ندا در داد:
آنها که بىولایت على(سلام خدا بر او)رفتهاند،
باز گردند و
در کناره غدیر،«آینه بلند اى آسمان کویر»
با حماسهساز نهضت اسلام،روح مطهر زمان،
بیعتى دوباره کنند،
و در طبیعت حقیقت،تنفسى روحنواز و مستىزا...
و اینگونه بود که به یکباره،
ـاز کالبد بىجان یک دشت پر سکوت
غوغاى اجابت و پذیرش برخاست.و هیاهوى سر در گم انسانى،
ـدر بازتاب مرزهاى روشنى و جاودانگى
جوششى مداوم یافت،
بیراههها،نهاده شد،
و حجت در جانشان بیامیخت.
راستى را،
مگر خورشید در غروبش،
ماه را به نور افشانى،نمىگمارد؟
و مگر دریا،
ابر را،
از خود و براى خود،غنا نمىبخشد؟
در این زلال،باید جان را به شستشو نشست و از این دریا،باید گوهرهاى ناب به دست آورد.
در غدیر که به چه مىاندیشد؟
در غدیر گویا محمد صلى الله علیه و آله مىاندیشد:
بدون على علیه السلام چگونه خواهد رفت؟
و على علیه السلام مىاندیشد:
بدون محمد صلى الله علیه و آله چگونه خواهد رفت؟
و على علیه السلام مىاندیشد:
بدون محمد صلى الله علیه و آله چگونه خواهد ماند؟
و مردم بین همین رفتن و ماندن است که به ابهامى شگفت گرفتار آمدهاند:
این همان محمد صلى الله علیه و آله است که مىماند،اگر با على بیعت مىکردیم،
و این حتى على علیه السلام است که مىرود،اگر بیعت را شکستیم!!
توده مردم به چگونگى بیعت مىاندیشند و سران توطئه به شکستن بیعت...!!
پایگاه اطلاع رسانی موسسه جهانی سبطین
آفتاب آمد دلیل آفتاب گر دلیلت باید از وی رخ متاب