پاسخ به:جشن دهه کرامت
پنج شنبه 12 مرداد 1396 11:40 AM
مثل بهار، ناگهان می رسی همه پنجره ها را به آغوش باغچه ها می کشانی.
با آمدنت، بهار بر شانه ابرها می ایستد و همه درختان گمشده را فریاد می زند.
وقتی از تو می نویسم، کلمات می خواهند از خوشحالی بال در بیاورند.
تو که متولد شدی، خاک، خشکسالی را فراموش کرد و همه شعرها شکوفه دادند.
تو که آمدی، آسمان در حاشیه امن لبخندهای تو به باران نشست و صدایت را همه رودخانه ها آواز کردند تا در گوش همه درختان بخوانند.
تو که آمدی، همه ترانه ها عاشقانه شدند و شعرها از لبخند شروع شدند. تو که لبخند زدی همه آیینه ها شکوفه دادند و خاک درخت شد و شعله ها باران رحمت.