چرا شیعه جعفری هستیم؟
چهارشنبه 28 تیر 1396 2:45 PM
اما شیعه به معنی خاص به افرادی اطلاق میشود که علاوه بر اینکه به امامت و جانشینی بلافصل امام علی(ع) بعد از رحلت پیامبر(ص) اعتقاد دارند، به امامت یازده فرزند آن حضرت نیز معتقد هستند و به این گروه شیعه اثنی عشری، امامیه، جعفری مذهب نیز اطلاق میشود.(2)
پیدایش شیعه و اطلاق این نام به گروهی خاص پیروان علی(ع) طبق روایات و گزارشات تاریخی به دوران زندگی و حیات حضرت محمد(ص) بر میگردد.
جابر بن عبدالله انصاری صحابی رسول مکرم اسلام(ص) نقل میکند: ما در خدمت پیامبر(ص) بودیم، علی بن ابیطالب(ع) وارد شد، آنگاه پیامبر(ص) با اشاره به علی(ع) فرمودند: «و الذی نفسی بیده ان هذا و شیعته هم الفائزون یوم القیامه»(3)؛ سوگند به کسی که جانم در قبضه قدرت او است، همانا این مرد(علی) و پیروانش در روز قیامت البته از رستگاران خواهند بود، در جای دیگر میفرماید: یا علی تو و شیعیانت در بهشت هستید.(4)
با توجه به این موارد و موارد متعدد دیگر معلوم میشود شیعه از همان صدر اسلام به یاران و پیروان علی(ع) اطلاق میشد، اما همان طور که ذکر شد شیعه به نامهای دیگر نیز در طول تاریخ نامگذاری شده است، اینکه گفته میشود اثنی عشری(دوازده امام) چون به دوازده جانشین و امام بعد از پیامبر(ص) معتقد است و لذا امامیه بر این اساس امامت را یکی از اصول دین میدانند و دوازده امام را پیشوایان دین میدانند که از طرف رسول خدا(ص) تعیین گردیدهاند.
اما چرا به جعفری، شیعه جعفری، مذهب جعفری اطلاق شده است، در رابطه با این بخش باید گفت که بعد از رحلت پیامبر(ص) در دوره خلافت خلیفه دوم نوشتن حدیث و حتی نقل آن ممنوع شد و این عمل حدود 100 سال ادامه یافت تا اینکه در دوره امامت امام باقر(ع) که در ایام خلافت عمر بن عبد العزیز اموی بود، ممنوعیت کتابت و نوشتن حدیث برداشته و از طرفی هم به خاطر درگیری خلافت به مسائل دیگر فرصت مناسبی برای امام باقر(ع) و شاگردان آن ایجاد شد تا اخبار و روایات وارد شده از پیامبر(ص) و دیگر امامان جمعآوری و توسعه دهند و این امر در دوره امام صادق(ع) به اوج خود رسید، یعنی در دورهای که از 114 هجری تا 148 هجری زمان حیات امام صادق(ع) پایه فکری نظام تشیع که در زمان پیامبر(ص) و ائمه پیشین طرحریزی شده بود، مستحکم شد.
امام صادق(ع) از فرصت به دست آمده و مناسب سیاسی موجود که در نهایت، موجب انتقال خلافت از امویان به عباسیان شد و با ملاحظه نیاز جامعه و آمادگی زمینه اجتماعی دنباله نهضت علمی و فرهنگی پدرش امام باقر(ع) را گرفت و حوزه وسیع علمی بزرگی به وجود آورد و در رشتههای مختلف علوم عقلی و نقلی آن روز را، به شاگردان بزرگی هم چون هشام بن حکم، محمد بن مسلم، جابر بن حیان و.....آموخت که علاوه بر استحکام پایه اعتقادی شیعه موجب توسعه و گسترش آن هم شد.
لذا در این دوره تکیه اصلی شیعه بر امام صادق(ع) بود و اکثر روایات را از آن حضرت اخذ میکرد(5) و در این تاریخ تشیع دارای شناسنامه شد و به صورت یک مذهب رسمی به نام امام صادق(ع) مزین شد.
این در حالی بود که در این دوره مذاهب اهل سنت نیز در حال شکلگیری بود، پس در حقیقت گام دوم در بنیانگذاری مکتب را حضرت امام صادق(ع) برداشت، مکتبی که پایههای اولیه آن در زمان پیامبر(ص) و ائمه پیش از امام صادق(ع) برداشته شده بود، لذا به خاطر اهتمام امام صادق(ع) در گسترش و اشاعه فقه و عقاید شیعه این مذهب به نام آن حضرت مزین شده است.
دوران امامت امام صادق(ع) نقطه عطفی در نهضت تشیع و زمانی بسیار حساس برای این مکتب بوده است، چرا که این دوره، دورهای است مکاتب و مذاهب مختلف در شرف شکل گیری بودند، از طرفی مذاهب اهل سنت و از طرفی گروه خوارج و مرجئه و قدریه و نیز گروههای منشعب شده از شیعه مثل کیسانیه و دیگر گروهها درحال شکلگیری و یا فعالیت بودند، لذا برای تفکیک این مذهب با مذاهب دیگر پیروان این مکتب که در مکتب جعفری و حوزه درس آن حضرت تربیت یافته بودند، به این نام و عنوان شهرت یافتند، چرا که اطلاق شیعه در دوره امام صادق(ع) معنای وسیعی داشت.
بنابراین در دوره امام صادق(ع) آن حضرت با تربیت شاگردان و فرستادن آنها به مناطق دیگر و جمع آوری و تدوین و استحکام بخشیدن به عقاید و فقه تشیع و نشر آن توسط شاگردان تربیت یافته و نیز برای تفکیک از دیگر فرقهها و گروههایی که در این دوره فعالیت داشتند، شریعت اسلام و آیین محمدی(ص) در چهره مذهب تشیع که همزمان با پیامبر(ص) شکل گرفته بود، شکل و انسجام فکری محکمتری یافت و طرفداران آنان به نام شیعه امامی و شیعه جعفری شهرت یافتند و امام صادق به رئیس مذهب مشهور شد و فقه شیعه امامی را منسجم ساخت(6)، به عبارت دیگر مذهب اهل بیت به نام مذهب جعفری معروف شده است.
*پینوشتها:
1.شهرستانی، محمد بن عبدالکریم، الملل و النحل، بیروت، دار المعرفه 1415ق. ج1، ص169.
2. ر.ک: صفائی، سید احمد، نبوت عامه، قم، آفاق، 1409ق. ص147.
3. طوسی، محمد بن حسن، الامالی، قم دار الثقافه، چاپ اول، 1414ق، ص251.
4. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، بیروت، موسسه الوفاء، 1403ق، ج9، ص199.
5. ر.ک: جعفریان، رسول، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، قم، انصاریان، 1423ق، ص325ـ335.
6. خواجویان، محمد کاظم، تاریخ تشیع، مشهد، جهاد دانشگاهی، 1376ش. ص78.
فراز مأذانه ها ای جماعت گمراه
چه می کنید شما بی صدا سخن کوتاه
حرام باد اذان موذنی که نگفت
دوبار أشهَدُ أنا عَلی ، وَلیُ الله