پاسخ به: من زائر قبور خراب مدینهام
دوشنبه 12 تیر 1396 5:20 PM
سیدهاشم وفایی
آتش بزن ای غم تمام پیکرم را
لبریز کن از خون دل و چشم ترم را
ای آه و ناله راه بغضم را بگیرید
تا پنجۀ بغضی نگیرد حنجرم را
خانه خرابم کرد سیل اشک ، وقتی
کردم نظاره تربت پیغمبرم را
بگذار تا از غربت زهرا بکوبم
بر پنجره های بقیع او سرم را
ای کاش چون پروانه ای در ماتم او
آتش بسوزاند همه بال و پرم را
اینجا چرا گلچین به گل زد تازیانه
این غم شراره زد دل غم پرورم را
هرگز نمی بخشم تو را شهر مدینه
من در کجا جویم مزار مادرم را
آتش مزن بردفتر شعر «وفائی»
ای اشک غم رنگین نمودی دفترم را