0

برای حجاب‌داشتن چه چیزی را انتخاب می‌کنی؟ ...

 
gh_golpa
gh_golpa
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1388 
تعداد پست ها : 1224
محل سکونت : اصفهان

برای حجاب‌داشتن چه چیزی را انتخاب می‌کنی؟ ...
سه شنبه 21 دی 1389  8:35 AM

 

 

 

میهمانی که می‌روی، هر کسی هر طور که دوست دارد لباس پوشیده است، هر کس متناسب با سلیقه‌اش. بعضی‌ها ساده لباس پوشیده‌اند و بعضی‌ها هم شاید هزار بار رفته‌اند جلوی آینه و توی آینه خودشان را با لباسی که بر تن کرده‌اند، حسابی خودشان را انداز و برانداز کرده‌اند و بعد ... لباس بیچاره بوده که با خشم به گوشه‌ای پرت شده! و امتحان کردن یکی دیگر!
این را داشته باش تا بگویم.
رفته بودم دکتر. نوبت داشتم. زود رسیده بودم. باید پشت در مطب می‌ماندم تا منشی بیاید و در را باز کند. کم‌کم آدم های دیگر هم از راه رسیدند و مثل من منتظر ایستادند. از آنجایی که تصمیم گرفته‌ام کتاب بخورم به جای خواندن!!! (خواستم شدت خواندن را برسانم ها!) پشت در مطب تکیه به دیوار داده و کتابم را باز کرده بودم. هنوز یکی دو صفحه‌ای نخوانده بودم که خانم کنار دستی‌ام گفت: اینجا هم کتاب می‌خوانی؟ چه حوصله‌ای داری! ... نگاهش کردم و خندیدم.
چی می‌خوانی حالا؟
کتاب را بستم و روی جلد را نشانش دادم. لبخند زد و گفت: من خیلی این‌طور کتاب‌ها را دوست دارم. گفتم: پس خودتان هم کتاب‌خوانید! ... با لبخند سری تکان داد و گفت: نگاه به این ظاهرم نکن. من کلا هر چه را که به مذهب مربوط می‌شود، دوست دارم. گفتم: به مذهب چقدر پایبندی؟ گفت: خیلی. تا حالا نه یک روزه قرضی دارم نه یک نماز قرضی. اگه صبح خواب بمانم، وقتی از خواب بیدار می‌شوم، اولین کاری که می‌کنم قضای نمازم را می‌خوانم.
گفتم: دیگر؟ ... گفت: خب سعی می‌کنم نمازم را بیشتر توی مسجد بخوانم. هم خودم و هم شوهرم هر دوتامان به دادن خمس هم مقیدیم. ... کمی سکوت کرد و دوباره گفت: به ظاهرم نگاه نکن. من مذهبم را دوست دارم. گفتم: من حرفی زدم؟ ... گفت: نه. ولی خب ... بعد یک دفعه بی‌مقدمه پرسید: شما با چادر سختت نیست؟ گفتم: نه. اتفاقا بی‌چادر سختم است. لبخند زد. دیگر با هم حرف نزدیم.

ببین، هر کسی یک مدل حجاب را برای خودش انتخاب می‌کند. یکی مثل من چادر سرش می‌کند. یکی مانتو را حجاب خودش می‌داند. یکی چادر ملی، یکی چادر عربی، یکی چادر لبنانی و ... حتی اگر دقت کرده باشی، توی کشورهای اسلامی هم بلوز و دامن‌های بلند و روسری‌های بزرگ. به هر حال هر کس برای خودش در انتخاب حجاب سلیقه‌ای به خرج می‌دهد، حتی توی رنگ‌ها.
مهم رعایت حجاب است، اینکه همان‌طور که خدا توی قرآنش فرموده خودت را از مرد نامحرم بپوشانی و زیبایی‌های بدنت را به نمایش نگذاری. حالا چه با چادر باشد چه با مانتو ... شاید هم روزی به اینجا برسیم که بگوییم چه اشکالی دارد که مثل زنان مالزی یا اندونزی با بلوز و دامن‌های بلند و روسری‌های بزرگ حجاب داشته باشیم ... شاید هم به اینجا نرسیم.
برای آینده از الان نمی‌توان پیش‌بینی کرد که چه می‌شود. اما مهم همان رعایت حجابی است که خدا توی قرآنش به من و تو دستور داده که باید رعایتش کنیم؛ حجابی که رعایتش برای من و تو امنیت خاطر می‌آورد و برای جامعه سلامت روانی و اخلاقی و تا حدودی هم جسمی.
انتخاب نوع پوشش در حجاب می‌شود مثال همان لباسی که اول برایت گفتم. می‌توانی با چادر باشی یا مانتو و شلوار، با روبنده و برقع باشی یا بلوز و دامنی بلند و روسری بزرگ. اما من که چادر را انتخاب کرده‌ام برای پوشش، برای خودم دلیلی دارم. شاید تو با دلیل من قانع شوی و شاید هم نشوی. این نوشته من و فضایی که پایین نوشته برای تو گذاشته‌اند که نظرت را بدهی، می‌تواند به جلسه مجازی نقد و نظر تبدیل شود. پس دلیلم را که خواندی، اگر دوست داشتی، بیا و نظرت را برایم بنویس.
من چادر را برای پوشش و حجابم انتخاب کرده‌ام، نه اینکه حجاب با مانتو و شلوار یا حجاب با چادرهای ملی یا عربی و یا حتی همان بلوز و دامن بلند و روسری بزرگ حجاب نباشد، نه. من چادر را برگزیده‌ام، تنها به یک دلیل و آن‌هم اینکه چادر بهتر و خوبتر از هر چیز دیگری برجستگی‌ها و زیبایی‌های بدنم را پوشش می‌دهد و از تیررس نگاه نامحرم به دور می‌دارد.
کاری هم ندارم به اینکه در آثار به جا مانده از دوران باستان زنان را در پوششی شبیه چادر نشان می‌دهد یا اینکه جلبابی که خدا توی قرآنش از آن نام می‌برد، چیزی شبیه همین چادر امروزی من است. دلیل من همان بود که گفتم.
مانتوهای الان که یا تنگ است و یا کوتاه و نمی‌تواند زیبایی‌ها و برجستگی‌ها را پوشش دهد؛ بلکه بیشتر و بیشتر نمایان هم می‌سازد. چادر ملی هم ـ به نظر من ـ دست کمی از همان مانتوها ندارد. باز هم نمی‌تواند خوب پوشش بدهد. بلوز و دامن بلند هم اگر بخواهد خوب پوشش دهد و حجاب واقعی باشد، نباید هیچ‌گونه زیبایی یا برجستگی‌های بدن را نمایان کند. چادری که از روی سرم تا به پایین را پوشانده، بدون اینکه زیبایی‌های جسمم را نمایان کند، احساس خوبی به من می‌دهد.
حالا تو شاید مانتو و شلوار را انتخاب کرده باشی یا چادر عربی یا ملی یا ... . من فکر می‌کنم در انتخاب نوع پوشش آزادیم، فقط یک چیز را باید رعایت کنیم و آن‌هم اینکه با نوع پوششی که انتخاب می‌کنیم باید همان چیزی را رعایت کرده باشیم که خدا توی قرآنش گفته است:
  < ... وَ لا يُبْدينَ زينَتَهُنَّ إِلاّ ما ظَهَرَ مِنْها وَ لْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلي جُيُوبِهِنَّ وَ لا يُبْدينَ زينَتَهُنَّ إِلاّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبائِهِنَّ أَوْ آباءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنائِهِنَّ أَوْ أَبْناءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَني إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَني أَخَواتِهِنَّ أَوْ نِسائِهِنَّ أَوْ ما مَلَکَتْ أَيْمانُهُنَّ أَوِ التّابِعينَ غَيْرِ أُولِي اْلإِرْبَةِ مِنَ الرِّجالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلي عَوْراتِ النِّساءِ وَ لا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ ما يُخْفينَ مِنْ زينَتِهِنَّ ... >؛
< و زينت خود را -جز آن‌مقدار که نمايان است- آشکار ننمايند و (اطراف) روسری‌های خود را بر سينه خود افکنند (تا گردن و سينه با آن پوشانده شود)، و زينت خود را آشکار نسازند مگر برای شوهرانشان، يا پدرانشان، يا پدر شوهرانشان، يا پسرانشان، يا پسران همسرانشان، يا برادرانشان، يا پسران برادرانشان، يا پسران خواهرانشان، يا زنان هم‏ کيششان، يا بردگانشان )کنيزانشان)، يا افراد سفيه که تمايلي به زن ندارند، يا کودکانی که از امور جنسی مربوط به زنان آگاه نيستند؛ و هنگام راه رفتن پاهای خود را به زمين نزنند تا زينت پنهاني‌شان دانسته شود (و صدای خلخال که برپا دارند به گوش رسد)>.(1)
فکر می‌کنی آن حجابی که خدا از من و تو خواسته که رعایتش کنیم و سودش هم برای من و توست و هم جامعه‌مان، با چه چیزی می‌شود که رعایتش کرد؟ ... یقین دارم چیزی را انتخاب نخواهی کرد که زیبایی‌هایت را بیشتر و بیشتر به معرض نمایش بگذارد ... .

1. نور: 31.

تشکرات از این پست
monaaa
دسترسی سریع به انجمن ها