پاسخ به:اشعار ولادت امام حسین (ع)
دوشنبه 11 اردیبهشت 1396 11:22 AM
شمع مى خندد و شوق رخ جانان دارد
شمع از اشك و گل از ژاله شود زيباتر
شمع مى خندد و مى گريد و شاد است و غمين
نور شادى همه آميخته با هاله غم
شمع نور ازلى قلب همايون نبى است
اين چه رازى است خدايا كه محمد امشب
دانى از چيست كه احمد شب ميلاد حسين
بيند آينده او را چو در آیينه غيب
شاد از اين است كه آخر ثمر عشق رسيد
آمد آن سايه رحمت كه پناه همه اوست
آمد آن يكه سوارى كه به وقت جولان
آمد آن لاله خونين رخ صحراى بلا
ميزبان دو جهان فاطمه را مهمان است
نور سيناست كه مدهوش از او موسى شد
دم عيسى همه در خاك شفا خانه اوست
اين حسين است كه با اينهمه آيات جمال
اين حسين است كه از حشمت ثار اللهى
اين حسين است كه از پيرهنى خون آلود
اين حسين است كه گيسوى على اكبر او
اين حسين است كه سر لشگر پر همّت او
اين حسين است كه از خرمن گلگون كفنان
قهرمان است حسين و زده بر سينه نشان
پر هياهو كند از مقدم خود محشر را
بى نظير است (حسان) سفره احسان حسين
اشکها بين كه از اين خنده به دامان دارد
خنده با ديده تر جلوه دو چندان دارد
اين چه حالى است كه در محفل خوبان دارد
كه به لبخند عيان غصّه پنهان دارد
كه دل هر بشرى نور خود از آن دارد
لب پر خنده ولى ديده گريان دارد
غم و شادى بهم از ديدن جانان دارد
زين جهت سوز نهان اشرف انسان دارد
آمد آن فرد كه بر جامعه رجحان دارد
هر كجا روى كند ميل به احسان دارد
عرصه روز جزا تنگى ميدان دارد
كه به دل داغ ز هفتاد و دو قربان دارد
نازم آن بخت كه اين كوكب رخشان دارد
پور زهراست كه عشّاق فراوان دارد
كه به هر درد غمى چاره و درمان دارد
روى دامان نبى جلوه قرآن دارد
خاتم دولت صد ملك سليمان دارد
صد چو يعقوب اسير غم هجران دارد
رشته انس به دلهاى پريشان دارد
تشنه لب، دست فشان، مشک به دندان دارد
گلشنى تازه تر از روضه رضوان دارد
ز لب اصغر خود لعل بدخشان دارد
او كه از جانب حقّ اذن به غفران دارد
كه بخوان كرمش اين همه مهمان دارد
شعر از حبیب الله چایچیان ( حسان )