جريان شهادت از زبان اباصلت و محمّد بن جهم
((
اباصلت هروى
))
مى گويد: وقتى كه ماءمون نزد امام رضا (عليه السلام ) بيرون رفت ، من به حضور آن حضرت رسيدم ، به من فرمود:
((
يا اَباصَلْتِ! قَدْ فَعَلُوها؛ اى اباصلت ! آنها كار خود را (يعنى مسموم كردن را) انجام دادند
))
، و در اين هنگام زبان آن حضرت به ذكر توحيد و شكر و حمد خدا، گويا بود. ((
محمّد بن جهم
))
مى گويد: حضرت رضا (عليه السلام ) انگور را دوست داشت ، مقدارى از انگور را آماده كردند و چند روز در جاى حبه هاى انگور، سوزنهاى زهرآلود، وارد كردند وقتى كه دانه هاى انگور زهرآگين شد، آن سوزنها را بيرون آوردند و همان دانه هاى انگور را نزد آن حضرت گذاردند، آن بزرگوار كه در بستر بيمارى بود، آن انگورها را خورد و سپس به شهادت رسيد. و گويند مسموم نمودن آن حضرت بسيار زيركانه و دقيق (با كمال پنهانكارى بود تا كسى نفهمد) انجام گرفت .