در حالى كه بخش هاى وسيعى از سرزمين ايران بويژه مناطق نفت خيز كه شاهرگ اقتصادى كشور به شمار مى رفتند در اشغال دشمن قرار داشتند، نظام انقلابى براى حفظ و تثبيت خود و نيز حفظ مشروعيت انقلابى، بايد كارآمدى خود را در اداره و حل جنگ نشان مى داد. در غير اين صورت و نيز چنانچه قادر به آزادسازى سرزمين ها نمى بود، بايد در سازش ديپلماتيك علاوه بر تن دادن به شروط دشمن، خود نيز قدرت را واگذار كرده و از آرمان هاى انقلابى عدول مى كرد.
در اين راستا، عدم تطابق هدف هاى رئيس جمهورى مخلوع وقت (بنى صدر) با افكار عمومى برترى نظامى در صحنه جنگ را با مشكل جدى مواجه ساخته بود. با وجود اين وضع روانه شدن نيروهاى مردمى به جبهه، در ابتدا توانست از پيشروى بيشتر عراقى ها جلوگيرى كند. كارآمدى اين نيروها به اندازه اى بود كه توانست دشمن را تا ۳۵ روز، از دستيابى به خرمشهر ناكام بگذارد و از تسلط كامل ارتش عراق بر آبادان جلوگيرى كند.
بحران هاى داخلى
پس از شكست عمليات كلاسيك به رهبرى بنى صدر، رئيس جمهور وقت جنگ را از جبهه ها به داخل كشور كشاند. اتحاد وى با گروهك تروريستى منافقين، موجب تشديد درگيرى منافقين عليه مردم و سران نظام اسلامى شد كه شهادت بسيارى از مردم كوچه و بازار و همچنين شمارى از برجسته ترين نيروهاى انقلابى همچون آيت الله بهشتى، حجت الاسلام والمسلمين باهنر و شهيد رجايى را در پى داشت. در اين وضع، جبهه هاى جنگ دومين هدف ملى به شمار مى رفت، نظام سياسى كه موجوديت خود را از ناحيه دشمن بيرونى در خطر مى ديد، نخست بايد خود را از تعرض دشمن داخلى نجات داده و حفظ مى كرد. بنابراين، با عزل بنى صدر از قدرت بحران فروكش كرد و امكان رويكرد مجدد به مسأله جنگ فراهم شد. با اين تفاوت كه اين بار، با يكپارچگى و امكان نيروهاى انقلابى براى ايفاى نقش در صحنه نبرد، زمينه بيرون راندن ارتش عراق بيش از پيش فراهم شد.
شروع سلسله عمليات موفق موسوم به «طرح كربلا»
در شرايط جديد، سپاه و بسيج در كانون تصميم گيرى و اقدام حضور يافتند و با بهره مندى از توان ارتش، دور جديدى از عمليات نظامى را طراحى كردند و قرارگاه مشترك ارتش و سپاه، سلسله عمليات «طرح كربلا» را به اجرا گذاشت. هنوز۳ ماه از ماجراى خرداد ۱۳۶۰ (بحران داخلى) نگذشته بود كه عمليات ثامن الائمه (ع) در ۵ مهر ۱۳۶۰ در محور آبادان و با هدف شكستن محاصره اين شهر، با موفقيت كامل انجام شد. اين پيروزى كه بيش از هر چيز، مرهون روش جديد در جنگ بود و با اتكا به روش هاى مردمى انجام شده بود و همچنين وحدت و همدلى نيروهاى مسلح در آن نقش داشت،زنگ خطر جدى براى ارتش عراق به شمار مى رفت. پس از اين عمليات نيروهاى خودى بدون از دست دادن زمان و با جمع كردن نيرو و تجهيزات، عمليات دوم را با نام «طريق القدس» در محور بستان و در ۸ آذر ۱۳۶۰ انجام دادند. مهم ترين ويژگى اين عمليات، گذاشتن فلش حمله از زمين هاى رملى بود كه دشمن براساس روش كلاسيك، امكان حمله از اين محور را منتفى مى دانست اما چنين شد و با آزاد شدن شهر بستان، پيروزى بزرگ ديگرى به دست آمد. اين موفقيت، فرماندهان ارتش و سپاه را بر آن داشت كه به اجراى عمليات ادامه دهند و از شوك وارد شده به دشمن به گونه اى شايسته بهره بردارى كنند. از اين رو، در ۳ ماه، سپاه تلاش زيادى براى افزايش تيپ ها و لشكرهاى خود به كار بست تا نبرد بعدى، بزرگ تر از عمليات گذشته طراحى و اجرا شود. بويژه آن كه پيروزى هاى قبلى، موجب افزايش روحيه و تجربه نيروها شده بود. بدين سان، فرماندهان مصمم شدند در اسفندماه ،۱۳۶۰ عمليات ديگرى را آغاز كنند؛ اما پيشدستى عراق و حمله به «چزابه» موجب به تعويق افتادن زمان عمليات شد. حمله عراق چنان سنگين و ادامه دار بود كه احتمال لغو عمليات نيز مى رفت. اما استقامت نيروها و فرماندهان موجب شد، حمله عراق مهار شود و بدين ترتيب، عمليات فتح المبين در فروردين ۱۳۶۱ و همزمان با نخستين روزهاى عيد نوروز آغاز شد. عمليات فتح المبين در مقايسه با عمليات قبلى (طريق القدس) از وسعت بيشتر و هدف هاى مهم ترى برخوردار بود. همچنين، براى اين عمليات نيرو و امكانات بسيار بيشترى فراهم شده بود. در مجموع، رزمندگان اسلام پس از هشت روز نبرد، با دستيابى به هدف هاى مورد نظر، به بزرگ ترين پيروزى جنگ دست يافتند. شوق و شور ناشى از اين فتح بزرگ نظامى، تمام كشور را فرا گرفت و امام خمينى (ره) اين حماسه بزرگ را «فتح الفتوح» ناميدند و متواضعانه فرمودند:
«من بر دست و بازوى رزمندگان بوسه مى زنم و بر اين بوسه افتخار مى كنم»
فتح الفتوح مقدمه آزادى خرمشهر
پس از عمليات فتح المبين، يك گام ديگر تا آزادسازى كامل مناطق استراتژيك ايران باقى مانده بود و آن، آزادى خرمشهر به عنوان نماد توازن سياسى ـ نظامى بود كه بدين ترتيب، استراتژى عراق و متحدان بين المللى و منطقه اى آن به طور كامل به شكست مى انجاميد و اراده دينى و ملى ملت ايران در سخت ترين شرايط تاريخى (كه در دوران معاصر نظير نداشت) تحقق مى يافت. بدين ترتيب، عمليات بيت المقدس با هدف آزادسازى خرمشهر در ۱۰ ارديبهشت ۱۳۶۱ تنها ۴۰ روز پس از عمليات فتح المبين آغاز شد. اما حساسيت و اهميت هدف هاى ايران و عراق در اين منطقه موجب شد كه عمليات به مدت ۲۵ روز به درازا بكشد. ولى در نهايت رزمندگان اسلام، در حالى كه در شرايط بسيار دشوار آب و هوايى (گرماى سخت جنوب) مى جنگيدند، در اوج اقتدار، خرمشهر را آزاد كردند. عمليات بيت المقدس از نظر توان ارتش عراق، وسعت منطقه درگيرى و نيز موانع بسيار، چنان بزرگ و شگفت انگيز بود كه امام خمينى (ره) هشتم خرداد ۱۳۶۱ فرمودند:
«فتح خرمشهر يك مسأله عادى نبود، اين كه ۱۵ تا ۲۰ هزار نفر به صف براى اسارت بيايند و تسليم شوند مسأله عادى نيست، بلكه مافوق طبيعت است.»
تغيير موازنه به نفع جمهورى اسلامى ايران
پيروزى هاى دوران آزادسازى كه در چهار عمليات و در مدت ۹ ماه تحقق يافت، موازنه نظامى ـ سياسى را به نفع ايران تغيير داد. مهم تر از آن چند عمليات اين دوره، يكى پس از ديگرى از جنبه نيروى انسانى و يگان هاى درگير و همچنين گستره جغرافيايى، دامنه وسيع ترى يافت و نتايج هر كدام از آنها، ضمن آن كه هدف هاى ديگرى را تكميل مى كرد، به طور مستقل، نيز از اهميت ويژه اى برخوردار بود. همچنين، تسلسل عمليات موسوم به «كربلا» به گونه اى طراحى شد كه هدف هاى اساسى و كلان را دنبال كند. عمده ترين اين هدف ها عبارتند از: آزادسازى مناطق اشغالى و انهدام ارتش عراق؛ كه پس از پايان دوره آزادسازى تقريباً به طور كامل تحقق يافت. سرزمين هاى اشغالى جنوب كشور كه مهم ترين برگ برنده عراق به شمار مى رفت، كاملاً آزاد شد. در عمليات فتح المبين و بيت المقدس ۲۴ هزارتن از نيروهاى عراق به اسارت رزمندگان اسلام درآمدند. همچنين، تنها در عمليات بيت المقدس ۱۶ هزار تن از آنها كشته شدند. علاوه بر اين، در اين دو عمليات، ۵۱۱ دستگاه تانك و نفربر، ۳۸ فروند هواپيما و ۸۰ قبضه توپ از ارتش عراق منهدم شد و شمارى بيش از اين (به جز هواپيما) به غنيمت درآمد. بدين ترتيب دوره اول با ناكامى دشمنان دربرابر اراده خدا و ملت به پايان رسيد.