پاسخ به:اشعار شهادت حضرت زینب (س)
پنج شنبه 24 فروردین 1396 3:53 PM
وای زینب...
بعد تو آه چه آمد به سرم می بینی!
بین دریای غمت غوطه ورم می بینی!
با همان چکمه که بر سینه ی تو جای گرفت!
شمر محکم لگدی زد به سرم می بینی!
صورتم سرخ و کبود است و تنم میسوزد!
جای شلاق به روی کمرم می بینی!
خیمه ها را همه آتش زدند و واویلا..
معجر سوخته و شعله ورم می بینی!
آه عباس.. علی اکبر من برخیزد
پر کفتار شده دور و برم می بینی!
خولی و حرمله و شمر کجا می برنم!
عمرسعد شده همسفرم می بینی!
نیزه دار سر شش ماهه چرا می رقصد!
ناله های پسرم ای پسرم می بینی!
کوفه کوفه است همان شهر نمک نشناسان…
روزگار پدر آمد نظرم می بینی!
آنقدر در وسط شهر به ما سنگ زدند
که شکستند همه بال و پرم می بینی!
دم به دم حرمله نامرد به من می خندد
طعنه ها را چه کنم خون جگرم می بینی!
سر بازار و من و این همه نامحرم پست
خون روان است زچشمان ترم می بینی!
مثل مادر شده ام لاغر و افتاده و پیر
که پس از واقعه خم شد کمرم می بینی!
به کجا میروی ای نیزه نشینم بس کن
به خدا در پی تو دربدرم می بینی!
دختر حیدرم اما به چه روز افتادم
که پس از واقعه خم شد کمرم می بینی!
محمد بنواری