پاسخ به:سید شهدای کردستان
پنج شنبه 17 فروردین 1396 10:23 PM
گردان زرهی لشکر امام حسین (ع) پشت خاکریز منطقه رقابیه آرایش نظامی گرفته بود. فرمانده گردان برادر «احمد سخنوری» از همرزمان قدیم حاج حسین در کردستان بود و استقبال گرمی از جمع ما کرد. به اتفاق برادران «حاج اکبر آقابابایی» و «شریفی» و حاج حسین، قصد داشتیم برای بحث در مورد شیوه ادامه عملیات وارد یکی از «پی ام پی»ها شویم. حاج حسین بدون مقدمه گفت: «هنوز شهادتنامه ما امضاء نشده و بهتر است بیرون و در هوای باز بنشینیم». همزمان نیز ماشین کمکهای مردمی که پر از هندوانه بود، از راه رسید. در آن هوای گرم و زیر دید و تیر دشمن و در جمع صمیمی ما چیز مناسبی بود.
هنوز همه کامل ننشسته بودیم که گلوله توپ دشمن دقیقاً روی همان پی ام پی که قرار بود به داخل آن برویم افتاد و بعد از نفوذ به داخل آن منفجر شد؛ بدون اینکه کوچکترین ترکشی به ما اصابت کند. در حالی که به ستون دود ناشی از انفجار خیره شده بودیم، از عمق وجود به این همه خودسازی حاج حسین آفرین می گفتیم و در دل به این موجود سراسر الهی غبطه می خوردیم.
ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیلهسین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.