پاسخ به:**داستان های کوتاه و جملات پند آموز**
پنج شنبه 4 خرداد 1396 1:43 PM
مسافر زندگی
💎مردی جهانگردی شنید زاهد مقدسی در سرزمین خاور زندگی می کند. وسایلش را جمع کرد تا برود و شکوه و عظمت او را ببیند. وقتی به خانه زاهد رسید او را در کلبه محقری تنها یافت در حالی که در آن خانه جز یک قفسه کتاب و میز و صندلی چیزی وجود نداشت.
مرد جهانگرد از زاهد پرسید: « پس وسایل خانه شما کجاست؟»
زاهد پرسید: « وسایل تو کجاست؟»
مرد جهانگرد پاسخ داد: « من وسیله ای ندارم. اینجا مسافرم.»
زاهد نیز پاسخ داد: « من هم وسیله ای ندارم. اینجا مسافرم ...»