پاسخ به:📗📘📙 بهترین شعرهایی که خوانده ام 📗📘📙
سه شنبه 15 فروردین 1396 6:31 PM
سرود سروها
در باغ، های و هوی غریبی فتاده است
از هر طرف صدای تبر میرسد به گوش
و چرخ سفله
سینه خورشید خویش را
با دشنه کسوف از هم دریده است!
در اختناق باغ نفس بند میشود
گویی که بامداد قیامت رسیده است
اینک پرندگان باغ
با بالهای خسته خود بر فراز باغ
پرواز میکنند
و با زبان خود که همان بیزبانی است
هر دم هزار همهمه آغاز میکنند!
از هر طرف صدای تبر میرسد به گوش
و خورشید با آن همه جلالت و حشمت
در زیر چکمههای کسوف آرمیده است
بانگی بلند
در کوهها و افقهای دوردست
میپیچد، هولناک
باید ز سروهای باغ
حتی یکی بجا نگذاریم هر کجاست.
........
سید مهدی موسوی اهری
ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیلهسین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.