پاسخ به:اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)
جمعه 22 بهمن 1395 11:34 AM
اثر برگزیده در جشنواره شعر لبیک
شانههای ناهموار!
دست و آتش و دیوار؛ برق صورت حورا
ماه میشود تکرار، چشمهای شببو را
مثل درد میپیچد در خودش، ولیکن آه!
رم نمی دهد انگار، بچهگان آهو را
زان که شیر در عهد است، پای در گرو دارد
شرم میکند ازیار؛ خم نهاده ابرو را
شیشه در بغل دارد، شعلهها به دل؛ اما
گشته ناخن افگار، برگرفته زانو را
بعد ازان تمام عمر، خانههای حزن آلود
بغضهای ناهنجار، ناله میزنند او را
«شب گلوی خونینیست، نور میزند فریاد
در سیاهیِ جنگل» تکدرخت ناجو را
تکدرخت ناجو، نه! تکدرخت ناجو، نه!
نور میزند فریاد، لانهی پرستو را
لانهی پرستو، نه! لانهی پرستو، نه!
مرد میزند فریااااد! دردهای بانو را
مرد میزند فریاد، از وَرای نور و آب
شانههای ناهموار، استخوان پهلو را
مرد میزند فریاد، ضجّه میزند جنگل
مویه میکند شاعر، موجهای آمو را
شب چنین غمی دارد، درد مبهمی دارد
شعلهور دمی دارد، شب بریده گیسو را
شب ازین سبب، شب هست، بعد ازین فضا حتا
روزکــولهبـــار درد، مو نمیزند مورا
سید نورالله تهماسبی خراسانی (از افغانستان)