0

.ღ خــلوت با خــدا... ღ.

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:.ღ خــلوت با خــدا... ღ.
جمعه 21 تیر 1398  11:37 AM

صدای خدا را می خواستم بشنوم

ندا آمد به ناله و توبه گنهکار گو ش کن

 

***********************

می خواستم خدا را نوازش کنم...

ندا رسید:کودک یتیم را نوازش کن

 

***********************

می خواستم دستان خدا را بگیرم...

گفتند:دستان افتاده ای را بگیر



 

***********************

 

خواستم چهره خداوند را ببینم...

ندا آمد بصورت مادرت بنگر...


 

***********************
 

خواستم رنگ خدا را ببینم...

ندا آمد بی رنگی عارفان را بنگر...


 

***********************

می خواستم دست خدارا ببوسم

 

 

ندا آمد دست کارگری را که درست کار می کند ببوس...

***********************

 

خواستم به خانه خدا بروم

ندا آمد قلب انسان مومن را زیارت کن



 

***********************

خواستم صدای نفس خدا رااحساس کنم...

ندا آمد...صدای نفس عاشق صادق را بشنو

 

***********************

خواستم خدا را در عرش ببینم

ندا آمد به انسانی که به دستور خدا حرکت میکند بنگر...


 

***********************

خواستم نور الهی را مشاهده کنم

ندا آمد از پرخوری و شکم سیر فاصله بگیر...

 

***********************

 

می خواستم به خدا به پیوندم...

ندا آمد از بقیه ببر...حتی از خودت...


 

***********************

خواستم صبر خدای را ببینم...

ندا آمد بر زخم زبان بندگان تحمل کن

 

 

***********************

خواستم سیاست الهی را مشاهده کنم...

ندا آمد عاقبت گردنکشان را ببین...



 

***********************

خواستم خدای را یاد کنم...

ندا آمد ارحام و خویشانت را یاد کن.

 

 

***********************

خواستم که دیگر نخواهم...

ندا آمد امورت را به او واگذار کن و برو...

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها