پاسخ به:.ღ خــلوت با خــدا... ღ.
سه شنبه 12 بهمن 1395 8:03 AM
يا رب برهانيم ز حرمان چه شود...................راهي دهيم بکوي عرفان چه شود
بس گبر که از کرم مسلمان کردي.............يک گبر دگر کني مسلمان چه شود
بخشاي بر آنکه جز تو يارش نبود...........................ز خوردن اندوه تو کارش نبود
در عشق تو حالتيش باشد که دمي.................م با تو و هم بي تو قرارش نبود
يا رب به کرم بر من درويش نگر........................در من منگر ، در کرم خويش نگر
هر چند نيم لايق بخشايش تو..........................بر حال من خستهء دلريش نگر
مجنون و پريشان توام ، دستم گير..............سرگشته و حيران توام ، دستم گير
هر بي سر و پا چو دستگيري دارد...........من بي سر و سامان توام ، دستم گير
دارم گنهان ز قطرهء باران بيش.......................ز شرم گنه فگنده ام سر در پيش
آواز آيد که سهل باشد ، درويش.....تو در خور خود کني و ما در خور خويش
ابوسعيد ابوالخير
ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیلهسین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.