پاسخ به:اشعار محرم (ورود کاروان اسرا به شام)
دوشنبه 11 بهمن 1395 11:25 AM
باران سنگ صاعقه تا زد سرت شکست
سنگی زدند روی لبت گوهرت شکست
در ازدحام و هلهله دختران شهر
دیدم غرور شیشه ای دخترت شکست
یادت که هست رفتن عباس را حسین
با رفتنش ستون همه لشکرت شکست
یادم نمی رود ته گودال رفتی و
با ضربه های چکمۀ دشمن پرت شکست
حالا ببین که مثل خودت بین کوچه ها
بال و پر و سر و کمر خواهرت شکست
ما را به نام خارجیان تا صدا زدند
دیدم به چشم خود که دل مادرت شکست
وقتی که سوی اکبر تو سنگ می زدند
در شهر کوفه حرمت پیغمبرت شکست
در مجلسی که روی لبت چوب می زدند
دیدم هزار بار دل همسرت شکست