پاسخ به:اشعار محرم (ورود کاروان اسرا به شام)
دوشنبه 11 بهمن 1395 12:33 AM
بر روی نیزه رفت سرت در برابرم
بر سر زدم ز گودی گودال تا حرم
سر نه تنی نمانده که پخش زمین شدی
صحرای کربلا ز تنت پر برادرم
سر روی نیزه است ِ تنت زیر سم اسب
آیا تویی برادر من نیست باورم
یک دشت پر ز این همه اعضای پیکرت
اینبار با خودم دوسه تا خیمه می برم
هر تکه ای ز پیکرتان میرسد به من
میبوسم از برای تسلای مادرم
رفیت برو ولی چکنم بعد رفتنت
از بعد رفتنت که شود سایه سرم؟
شاعر : امیرفرخنده