پاسخ به:چت انقلابی
پنج شنبه 14 بهمن 1395 10:48 AM
................................
چند سال پیش با بچه های مسجد محله با یه اتوبوس رفتیم راهپیمایی ، منم یه پرچم دستم گرفتم و پشت سر حاج اقا که شعار میداد راه میرفتم ...
از شانس ما اون سال میکروفن ما خراب بود و آبروی مسجد و محلمون رفت ، هر چی حاج اقا میگفت نصف و نیمه میومد بیرون ، طفلک میخواست بگه مرگ بر امریکا ، میگفت « مر...آم...کا...» ...
اخرش یکی از بچه های مسجد به من گفت پرچم و بده به من و برو برای حاج اقا اب بیار ، صداش گرفته ...
من تا از پشت حاج اقا رفتم کنار میکروفن درست شد ، نگو من که قدم ور میداشتم ، سیم میکروفن میرفته زیر پای من و قطع و وصل میشده ، بچه ها که فهمیدن من خراب کاری کردم ، برگشتنه من و قال گذاشتن و من هم 20 کیلومتر پیاده برگشتم تا خونه ...
اخه از شانس من هیچکس مسیرش به ما نمیخورد و چون تعطیل بود و بد مسیر تاکسی و اتوبوس گیرم نیومد ...
دیگه با بچه های مسجد هم نرفتم و تصمیم به استقلال طلبی گرفتم ...
خخخخخخخخخخخخخخ
خوشم میاد هر جا که اوضاع بر وفق مرادت نبوده، بدون هیج معطلی راهتو از بقیه جدا کردی. پشت کردی به همشون!
واقعا خخخخ
ولی خودمونیم ، بعضی شیرینی ها رو خالی خالی نمیشه خورد ، آدم خفه میشه ، یکی از همین شیرینیها ، همین زبونه ، یا باید با شیر بخوری یا شربت و چایی ، در غیر این صورت باید بشینی کنار شیر آب ..
من هم عاشق شیرینی زبونم ...مظلوم واقع شده به نظرم ...
از شما دوستانِ عزیزم در راسخون استدعا دارم ، این اشعار رو بخونید و پخش کنید ، ان شاءالله در ثوابش شریک باشید
روزهٔ کودکانه . نماز کودکانه . قرآنِ کودکانه
وبلاگ مجموعه اشعار بنده حقیر :
http://delsoroodeha.rasekhoonblog.com