بسم الله الرحمن الرحیم
ادّعای وجود تکرار نابجا در قرآن
چکیده
تکرار از مسائل بنیادی علوم بلاغت است، اسباب شکوفایی چنین مباحثی در زبان عربی به برکت کتاب حق تعالی فراهم آمده است. تکرار لفظ، آیه، در قرآن کریم وجوه بلاغی متعدّدی از جمله تأکید بر مفهوم لفظ و نقش محوری آن در آیه و سوره، یادآوری، تأکید بر مفهوم سوره، پند و عبرت آموزی، را در خود گرد آورده است. این تحقیق در صدد آن است که به استناد آیات قرآنی به توضیح و تبیین بعضی از وجوه تکرار بپردازد.
کلیدواژهها:
تکرار، بلاغت، اسلوب بیانی، قرآن کریم.
1- مقدّمه
تکرار در قرآن کریم قابل مقایسه با تکرار در کلام بشری نیست و از موارد اعجاز بلاغی آن به شمار میرود، و یکی از شیوههایی است که قرآن مجید در راستای هدف خود و رساندن انسان به سعادت بهره برده است. این شیوه بیانی همواره مورد توجّه مفسّران و پژوهشگران قرآنی قرار گرفته و این پدیده را به عنوان یکی از اسلوبهای بیانی قرآن کریم پذیرفته و آن را تحلیل و تبیین کردهاند.
این هنر قرآن از شبهات مخالفان در امان نمانده و برای خدشه دار کردن آن سوالات و استدلالهایی مطرح کرده اند. از جمله در کتاب نقد قرآن آمده:
1) آیا در قرآن تکرار نابجا وجود دارد؟ 2) اغراض بلاغی تکرار در قرآن کدامند؟ (سها، نقد قرآن، ص 848 ـ 849)
2- معنای لغوی تکرار
تکرار یکی از اسلوبهای بیانی قرآن کریم است که در افاده مفاهیم و مضامین مورد نظرش نقش اساسی دارد. تکرار در لغت از ریشه «کرر تکریراً و تَکراراً» به معنای ذکر چند بار و پیدرپی چیزی و از ریشه «کر کروراً و تَکراراً» به معنای رجوع و بازگشت به چیزی است و در کلام، به معنای بازگشت به کلام قبلی است. (افريقي، لسان العرب، 5/135) تکرار در حقیقت تأکید و پافشاری بر قسمت مهم عبارت است، که متکلّم بیشتر از قسمتهای دیگر کلام به آن اهمیت میدهد.
3- علّت تکرار در قرآن
قرآن در رساندن پیام ها و سخنان الهی از اسلوب و روش های مختلفی استفاده کرده است که یکی از این روش ها تکرار یک کلمه، جمله و یا یک آیه می باشد. تکرار در علم نحو، ذیل بحث تأکید مطرح شده است. تأکید تابعی است که شک و احتمال و ابهام را از متبوع خود رفع میکند. و به دو صورت است لفظی و معنوی.
الف) لفظی: آن است که خود لفظ یا جمله و یا مترادف آن مانند «قَعَد، جَلَسَ» تکرار شود. اغراض این نوع تأکید عبارتند از: تأکید لفظ و و رفع ابهام آن، تمکین مخاطب، تنبیه و یادآوری، تهدید، ترس افکندن، بزرگداشت و لذّت بردن.
ب) معنوی: آن است که، با استفاده از الفاظ خاص مانند «نفس» و «کل» که ابهام جمله را برطرف میکند، انجام میگیرد. (ر.ک: غلایینی، جامع الدروس العربیّه، 3/ 232)
بنابراین، تأکید میتواند با تکرار خود لفظ صورت گیرد و یا در لفظ دیگری که از لحاظ ظاهری با لفظ قبلی متفاوت بوده ولی در معنا با آن یکسان است.
مفسّران نیز از اشاره به پدیده تأکید و اهمیّت آن فروگذار نکرده ودر کتابهای خویش به بیان انواع تکرار در قرآن و تبیین علّت آن پرداختهاند. از جمله آنان میتوان به ابن عاشور در تفسیر التحریر و التنویر؛ و جمال الدّین قاسمی در محاسن التأویل اشاره کرد. (ر.ک: ابن عاشور، التحریر و التنویر، 1/ 68 ـ 69؛ قاسمی، محاسن التأویل، 1/260- 257)
از میان ادیبان و مفسّران قدیم اسلامی باید به ابن قتیبه و زمخشری اشاره کنیم که در کتب ادبی خویش بابی را به تکرار اختصاص داده، و یا در تفسیر خود در ذیل بسیاری از آیات پدیده تکرار بااهمیّت دانسته و به بررسی آن پرداختهاند. (ر.ک: ابن قتيبه، عبدالله بن مسلم، تأويل مشكل القرآن، 232 ـ 241؛ زمخشری، الکـشّاف عـن حقـائق غوامـض التنـزّيل، ذیل آیات)
نگرش مفسّران و متفکران اسلامی به مسئله تکرار در قرآن، نگرش یکسانی نیست، زیرا برخی متفکران معتقدند به طور کلّی در قرآن تکرار وجود ندارد، اگرچه بعضی واژهها یا عبارات، لفظاً تکرار شدهاند امّا در معنا تکرار صورت نگرفته است. (مکارم شیرازی و همکاران، تفسیر نمونه، 25/431)
ادامه دارد