پاسخ به:بانک اشعار اربعین حسینی
شنبه 29 آبان 1395 10:27 AM
محمد جواد غفور زاده (شفق)-حضرت زینب سلام الله علیها-اربعین
از سفر، داغدیده آمده ام
دل ز هستی بریده، آمده ام
زینبم من، که از دیار عراق
رنج و حسرت کشیده، آمده ام
اینک از شام با لباس سیاه
چون شب بیسپیده آمده ام
شادی دهر را ز کف داده
غم عالم خریده، آمده ام
گر چه با قامتی رسا، رفتم
لیک به قدی خمیده آمده ام
پیکر پاک سرو قدان را
به روی خاک دیده آمده ام
دسته گل های نازنینم را
دست بیداد چیده، آمده ام
دیدهام یک چمن گل پرپر
خار در دل خلیده، آمده ام
پای هر گل، گلاب دیدۀ من
با تأثر چکیده، آمده ام
سر بلندم که با اسارت خویش
افتخار آفریده، آمده ام
تار و پود ستم به تیغ سخن
با شهامت دریده آمده ام
پی محو ستم، اگر رفتم
با همان عزم و ایده آمده ام
از کنار مجاهدان شهید
وز جهاد عقیده آمده ام
بارها از سر حسین عزیز
صوت قرآن شنیده، آمده ام
گر رود خون ز دیدهام، نه عجب
من که بینور دیده آمده ام
هدفم اعتلای قرآن بود
به مرادم رسیده، آمده ام
شاهد صبح و شام من (شفق)ست
کز سفر، داغدیده آمده ام