پاسخ به:اشعار شب عاشورا
شنبه 8 آبان 1395 12:15 AM
اشعار شب عاشورا
چه شب عاشقانه اي داري
گوشه اي با خدا؛ برادر من
غبطه خوردم به سجده هاي شما
التماس دعا برادر من
**
خواب ديدي حسين من! خير است
تن پاك تو را سگي مي خورد
چيست تعبير آن ؟ اميد دلم
خواب آشفته ات به فكرم برد
**
نه حسينم! قرارمان اين نيست
من بمانم، ولي شما بروي
نه حسينم ! نمي شود بي من
ته گودال پر بلا بروي
**
مادرم گفته دورتان باشم
مادرانه شبيه پروانه
تو مرا پير مي كني آخر
با همين گريه ي غريبانه
**
از همان كودكي اسير توام
بي جهت اسوه ي وفا نشدم
به خدا بعد ازدواجم نيز
لحظه اي از شما جدا نشدم
**
خواستگاران من كه يادت هست؟
بين شان عشق تو مقدم بود
با تو بودن؛ هميشه و همه جا
شرط اصلي ازدواجم بود
**
شب عقدم به شوهرم گفتم:
از حسينم مرا جدا نكني !؟
غير» أُخت الحسين» عبدالله
اسم ديگر مرا صدا نكني !؟
-
**
حرف رفتن نزن عزيز دلم
جگرم را به درد آوردي
به زمين مي زند مرا غم تو
كمرم را به درد آوردي
**
چه شده!؟ خيره اي به معجر من؟
تو خودت مكه هديه ام دادي
چادرم خاكي است، مي دانم
نكند ياد مادر افتادي؟
**
مُردم از غصه، هي نگو فردا
غرق خون در ميان گودالم
چه شده؟ جان من چرا امشب
پرس و جو مي كني ز خلخالم