حال گیری عجیب!
سه شنبه 14 دی 1389 8:20 PM
دخترجوانی از مکزیک برای یک مأموریت اداری چند ماهه به آرژانتین منتقل شد.
پس از دوماه، نامه ای از نامزد مکزیکی خود دریافت می کند به این مضمون:
لورای عزیز، متأسفانه دیگر نمیتوانم به این رابطه از راه دور ادامه بدهم و باید بگویم که دراین مدت ده بار به توخیانت کرده ام!!!
و می دانم که نه تو و نه من شایسته این وضع نیستیم.
مرا ببخش و عکسی که به تو داده بودم برایم پس بفرست
باعشق : روبرت
.
.
.
.
.
.
.
دختر جوان رنجیـده خاطراز رفتار مرد، از همه همکاران و دوستانش می خواهد که عکسی از نامزد، برادر، پسرعمو، پسردایی ... خودشان به او قرض بدهند ... او همه آن عکس ها را که کلی بودند با عکس روبرت، نامزد بی وفایش، در یک پاکت گذاشته وهمراه با یادداشتی برایش پست می کند ، به این مضمون:
روبرت عزیز، مرا ببخش، اما هر چه فکر کردم قیافه تو را به یاد نیاوردم، لطفاً عکس خودت را از میان عکسهای توی پاکت جداکن و بقیه را به من برگردان !!!!