پاسخ به:اشعار زیبای روز سوم ماه محرم
پنج شنبه 23 دی 1395 12:03 AM
حضرت رقیه(س)-شهادت
تمام می شوم امشب در آخر قصّه
بخواب بانوی احساس! دختر قصّه!
یکی نبود و یکی بود و آن یکی هم رفت
یکی یکی همه رفتند از درِ قصّه
ببند چشم خودت را! فقط تجسم کن!
میان شعله ی آتش سراسر قصّه...
خیال کن که لبت تشنه است و از لب آب
بدون آب بیاید دل آورِ قصّه
بده امانت شش ماهه را به دست پدر
که پر بگیرد از این جا کبوترِ قصّه
***
نپرس از پدرت او هنوز هم این جاست
نپرس از تن در خون شناور قصّه
بلند شو! و بدو! پا برهنه تا خود صبح
نخواب تا برسی سمت دیگر قصّه
و گوشواره ی خود را در آر! می ترسم
پری بماند و دیو ستمگرِ قصّه
***
بخواب! نیمه ی شب شد، خرابه هم خوابید
بخواب کودک تنها! قلندرِ قصّه!
بگیر گوش خودت را سه ساله ی خوبم!
که پیر می شوی امشب از آخر قصّه:
بگیر روی دو پایت سر پدر را، آه...
بگیر اگر چه که سخت است باور قصّه