پاسخ به:اشعار زیبای روز سوم ماه محرم
جمعه 30 مهر 1395 11:27 PM
بابا نبودی رو سری ام را کشیدند…
خیلی مرا بابا توی صحرا کشیدند
چشمم سیاهی رفت آن وقتی که دیدم
چندین نفر بر پهلوی من پا کشیدند
من کودکم با هیچ کس کاری ندارم
گفتم نکش من را ولی این ها کشیدند
رخت و لباسم را ببین پاره شده است
از پشت سر موی مرا حتی کشیدند
آخر نشد موی تو را شانه کنم من…
از بس به روی نی تو را بالا کشیدند
خیلی به جان تو خرابه سرد بود و
این بچه هایت تا سحر سرما کشیدند
هر موقعی گفتم پدر دیدم مجدد
شلاق را بر زینب کبری کشیدند
حامد جولازاده