پاسخ به:اشعار عید غدیر
سه شنبه 30 شهریور 1395 8:54 AM
آرى...خم!
شربدار ولايت
غدير حادثات
و ميان منزل افشاى رازهاست.
بنگريدش
كه بر اوج دست و بازو
در چنگ چنگالى از نور
ايستاده است
ـبه ابرها نزديكتر تا به ما
و نگاه نمىكند
نه در چشمان مشتاق
نه در ديدگان دريده از حسد.
به اين ترانه گوش كنيد
كه در هفت آسمان مىطپد:
«هر كه مرا مولاى خويش بداند اينكه فرا چنگ من ايستاده مولاى اوست».آرى
امروز همه چيز كامل است
معيارى بدنيا آمده
كه در سايهاش
نيك و بد از هم مشخصند.
در اين زلال،بايد جان را به شستشو نشست
در غدير،يك تاريخ تبلور پيدا كرد.
و بدينسان،آن دشت كه ديروز گمنامش،
كندى و سستى قافلهها را مىزدود،
امروز،
طلوع آفتاب ولايت را بستر شد.
آن بركه آب،ميانه كويرى برهوت،
كه رنج و خستگى مسافران را به جان مىخريد،
امروز،
چشمه جوشان و هميشه جارى پهنه آرمانهاى والا گشت.
بدينسان بود كه پيامبر(درود خدا بر او و خاندانش)
ندا در داد:
آنها كه بىولايت على(سلام خدا بر او)رفتهاند،
باز گردند و
در كناره غدير،«آينه بلند اى آسمان كوير»
با حماسهساز نهضت اسلام،روح مطهر زمان،
بيعتى دوباره كنند،
و در طبيعت حقيقت،تنفسى روحنواز و مستىزا...
و اينگونه بود كه به يكباره،
ـاز كالبد بىجان يك دشت پر سكوت
غوغاى اجابت و پذيرش برخاست.و هياهوى سر در گم انسانى،
ـدر بازتاب مرزهاى روشنى و جاودانگى
جوششى مداوم يافت،
بيراههها،نهاده شد،
و حجت در جانشان بياميخت.
راستى را،
مگر خورشيد در غروبش،
ماه را به نور افشانى،نمىگمارد؟
و مگر دريا،
ابر را،
از خود و براى خود،غنا نمىبخشد؟
در اين زلال،بايد جان را به شستشو نشست و از اين دريا،بايد گوهرهاى ناب به دست آورد.
در غدير كه به چه مىانديشد؟
در غدير گويا محمد صلى الله عليه و آله مىانديشد:
بدون على عليه السلام چگونه خواهد رفت؟
و على عليه السلام مىانديشد:
بدون محمد صلى الله عليه و آله چگونه خواهد رفت؟
و على عليه السلام مىانديشد:
بدون محمد صلى الله عليه و آله چگونه خواهد ماند؟
و مردم بين همين رفتن و ماندن است كه به ابهامى شگفت گرفتار آمدهاند:
اين همان محمد صلى الله عليه و آله است كه مىماند،اگر با على بيعت مىكرديم،
و اين حتى على عليه السلام است كه مىرود،اگر بيعت را شكستيم!!
توده مردم به چگونگى بيعت مىانديشند و سران توطئه به شكستن بيعت...!!
چهارده قرن با غدير ص 177
محمد باقر انصارى