0

زندگى علمى امام باقر (ع)

 
13321342
13321342
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1393 
تعداد پست ها : 3394
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:زندگى علمى امام باقر (ع)
شنبه 26 تیر 1395  11:29 PM

 

او تا بدان جا به انحراف گراييده كه براى خويش مدعى نبوت و رسالت نيز شده است. (20)
امام باقر (ع) درباره او فرمود: «خداوند لعنت كند بيان تبان (21) را، زيرا وى بر پدرم (على بن الحسين، زين العابدين عليه السلام) دروغ مى‏بست.من شهادت مى‏دهم كه پدرم (على بن الحسين) بنده صالح خدا بود. (22)
در روايتى ديگر از امام باقر (ع) اين سخن نقل شده است: خداوندا! من از مغيرة بن سعيد و بيان به درگاه تو تبرى مى‏جويم. (23)
حمزة بن عماره بربرى، از ديگر منحرفانى است كه تحت لواى اعتقاد به امامت على (ع) و ائمه، به تحريف انديشه‏ها پرداخته است.
او از اهل مدينه بود و محمد بن حنفيه را تا مرتبه الوهيت بالا برد، و گروهى از مردم مدينه و كوفه پيرو او شدند.امام باقر (ع) از او تبرى جسته و وى را لعنت كرده است. (24)
ابو منصور عجلى، افراطگر و منحرف ديگرى است كه در عصر امام باقر (ع) باافكار غلو آميز و آراى ساختگى خود، پيروانى براى خويش گرد آورد كه با نام «منصوريه» يا «كسفيه» (25) شهرت يافتند.
امام باقر (ع) ابو منصور را به طور رسمى طرد نمود، ولى وى پس از وفات آن حضرت مدعى شد كه امامت از امام باقر (ع) به وى منتقل شده است. (26)
غاليان و افترا زنندگان به ائمه، خطوط مختلفى را دنبال مى‏كرده‏اند.
برخى از آنان در پى انگيزه‏هاى سياسى، تلاش مى‏كرده اند تا امام باقر (ع) را مهدى موعود معرفى كنند.ولى امام باقر (ع) در رد آنان مى‏فرمود:
گمان مى‏كنند كه من مهدى موعودم، ولى من به پايان عمر خويش نزديكترم تا به آنچه ايشان مدعى هستند و مردم را به آنان مى‏خوانند. (27)
گروهى ديگر از اين گروهها، راه تندروى و غلو را در امر ولايت و مقام ائمه در پيش گرفته بودند كه امام باقر (ع) در رد ايشان مى‏فرمود:
اى گروه شيعيان! خط ميانه باشيد تا تندروان از تندروى خويش نادم شوند و به شما اقتدا نمايند، و جويندگان راه و حقيقت به شما ملحق گردند.
فردى از انصار به امام عرض كرد: تندروان و غاليان چه كسانى هستند؟
امام فرمود: غالى و تندرو آن كسانى هستند كه به ما اوصاف و عناوين و مقاماتى را نسبت مى‏دهند كه خودمان آن اوصاف را براى خويش قايل نشده‏ايم.آنان از ما نيستند و ما هم از ايشان نيستيم...
سپس آن حضرت چنين ادامه داد: به خدا سوگند، ما از سوى خدا برائت و آزادى مطلق به همراه نداريم، و ميان ما و خدا خويشاوندى نيست، و بر خداوند حجت و دليلى در ترك تكليف و وظايف نخواهيم داشت.ما به خداوند تقرب نمى‏جوييم، مگر به وسيله اطاعت و بندگى او.پس هر يك از شما كه مطيع خداوند باشد، ولايت و محبت ما به حال او ثمر بخش است، و كسى كه اهل معصيت باشد، ولايت ما سودى به حالش نخواهد داشت.هان، دور باشيد از گول زدن خويش وگول خوردن به وسيله غاليان! (28)
    پى‏نوشت‏ها:
1 ـ «مارقه» به گروه خوارج اطلاق شده است، زيرا آنان از زير بار بيعت خود با على (ع) خارج شدند، و على (ع) در خطبه شقشقيه به اين جهت درباره ايشان گفت: «و مرقت اخرى» .نهج البلاغه، خطبه .3
2 ـ نساء/ .35
3 ـ احتجاج طبرسى 2/ .324
4 ـ الكافى 8/349، بحار 21/ .26
5 ـ كهف/ .39
6 ـ انسان/76، تكوير/ .81
7 ـ اعراف/ .155
8 ـ شورى/ .30
9 ـ جاثيه/ .22
10 ـ انعام/164، اسراء/15، زمر/39، فاطر/ .18
11 ـ عن ابى جعفر و ابى عبد الله (ع) قالا: إن الله ارحم بخلقه من ان يجبر خلقه على الذنوب ثم يعذبهم عليها و الله اعز من ان يريد امرا فلا يكون، قال: فسئلا (ع) هل بين الجبر و القدر منزلة ثالثة؟ قالا: نعم أوسع مما بين السماء و الارض.اصول كافى 1/باب الجبر و القدر، حديث .9
12 ـ اختيار معرفة الرجال، جزء 4/302، حديث .543
13 ـ همان، حديث/ .544
14 ـ اختيار معرفة الرجال، جزء 3/225، حديث .402
15 ـ اعراف/ .175
16 ـ تفسير العياشى 2/42، اختيار معرفة الرجال 228، حديث 406، بحار 46/ .322
17 ـ تاريخ طبرى 5/456، الكامل فى التاريخ 4/209 ـ .207
18 ـ الفصل فى الملل و الأهواء و النحل 2/14 ـ .13
19 ـ تاريخ طبرى 5/457، الكامل فى التاريخ 4/ .209
 20 ـ فرق الشيعة .34
21 ـ «تبان» به معناى علاف و كاه فروش است.
 22 ـ اختيار معرفة الرجال .301
23 ـ طبقات ابن سعد 5/ .237
24 ـ فرق الشيعة 28 ـ .27
25 ـ «كسفيه» ناميده شدند، چون مى‏گفتند: «ان عليا هو الكسف الساقط من السماء» .
26 ـ فرق الشيعه 38، الفصل فى الملل و الاهواء و النحل 2/ .14
27 ـ سير اعلام النبلاء 4/407، تاريخ ابن عساكر 15/ .357
28 ـ اصول كافى 2/ .75
كتاب: زندگى سياسى امام باقر (ع)، ص 80
نويسنده: احمد ترابى   

 

تشکرات از این پست
nazaninfatemeh
دسترسی سریع به انجمن ها