پاسخ به:پرسش و پاسخ ویژه توحید و خداشناسی
پنج شنبه 17 تیر 1395 3:02 AM
پرسش:بهترين علم چه علمي است؟ علمي که در کلام اهل بيت(ع) يادگيري آن فريضه است؟ علمي که بايد از مهد تا لحد ياد گرفت چيست؟ علمي که نور خداوند در دل هر که خواهد چه علمي است؟ علمي که مؤثرترين، سريع ترين راه براي رسيدن به هدف آفرينش است چه علمي است؟
پاسخ:
قبل از اینکه پاسخ سوالات حضرت عالی به صراحت داده شود مناسب آن است که روایات مربوط به این مساله را ذکر کنیم تا زمینه ی مناسب برای استنباط از این روایات گهربار فراهم گردد.
1ـ علی (ع) فرمودند: « اطْلُبُوا الْعِلْمَ وَ لَوْ بِالصِّينِ وَ هُوَ عِلْمُ مَعْرِفَةِ النَّفْسِ وَ فِيهِ مَعْرِفَةُ الرَّبِّ عَزَّ وَ جَلَّ ــــ علم را فرا بگیرید اگر چه در چین باشد ؛ و آن علم شناخت نفس می باشد که معرفت پروردگار نیز در آن است.» (بحارالأنوار ،ج2 ،ص32 )
2ـ نبیّ اکرم (ص) فرمودند: « مَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ فَقَدْ عَرَفَ رَبَّهُ ثُمَّ عَلَيْكَ مِنَ الْعِلْمِ بِمَا لَا يَصِحُّ الْعَمَلُ إِلَّا بِهِ وَ هُوَ الْإِخْلَاصُ ــــ هر که خود را شناخت یقیناً پروردگار خود را نیز شناخته است ؛ از آن پس بر تو باد از علم ، آنچه که بدون آن عمل درست نمی شود و آن اخلاص است.» (بحارالأنوار ،ج2 ،ص32 )
3ـ نبیّ اکرم (ص) فرمودند: « نعُوذُ بِاللَّهِ مِنْ عِلْمٍ لَا يَنْفَعُ وَ هُوَ الْعِلْمُ الَّذِي يُضَادُّ الْعَمَلَ بِالْإِخْلَاصِ وَ اعْلَمْ أَنَّ قَلِيلَ الْعِلْمِ يَحْتَاجُ إِلَى كَثِيرِ الْعَمَلِ لِأَنَّ عِلْمَ سَاعَةٍ يُلْزِمُ صَاحِبَهُ اسْتِعْمَالَهُ طُولَ عُمُرِهِ ـــــ پناه می برم به خدا از علم بی ثمر ؛ و آن علمی است که متضادّ با عمل مخلصانه می باشد. بدان که علم ، اگر چه اندک باشد ، محتاج عمل بسیاری است ؛ چون علم یک لحظه ، صاحبش را ملزم می کند که در تمام طول عمرش بدان عمل نماید.» (بحار الأنوار ، ج2، ص: 32)
4 ـ امام صادق (ع) فرمودند: « ... إِنَّ أَفْضَلَ الْفَرَائِضِ وَ أَوْجَبَهَا عَلَى الْإِنْسَانِ مَعْرِفَةُ الرَّبِّ وَ الْإِقْرَارُ لَهُ بِالْعُبُودِيَّةِ ـــــ برترین واجبات و واجبترین آنها بر انسان ، معرفت پروردگار و اقرار به بندگی برای اوست.» (بحارالأنوار ،ج4 ،ص54 )
5ـ امیرالمومنین علی (ع) در غرر الحكم و درر الكلم، ص: 232 ضمن جملات گوناگونی فرمودند:
« الكيس من عرف نفسه و أخلص أعماله ـــ زیرک آن کسی است که خود را شناخت و اعمالش را خالص نمود.»
« المعرفة بالنفس أنفع المعرفتين ــــ معرفت نفس یکی از پرفایده ترین دو معرفت است.»
« أفضل المعرفة معرفة الإنسان نفسه ــــ برترین معرفتها این است که انسان خود را بشناسد.»
« أفضل الحكمة معرفة الإنسان نفسه ــــ برترین حکمتها این است که انسان خود را بشناسد.»
« غاية المعرفة أن يعرف المرء نفسه ــــ نهایت معرفت این است که شخص خود را بشناسد.»
« كفى بالمرء معرفة أن يعرف نفسه ــــ در باب معرفت ، برای شخص کافی است که خود را بشناسد.»
علی (ع) فرمودند: « من عرف نفسه تجرد ـــ هر که خود را بشناسد مجرّد می شود (از هر چیزی رها می گردد.) »
« من عرف نفسه جاهدها ـــ هر که نفس خود را بشناسد با آن مجاهده می کند (برای رشد آن کوشش می کند) »
« من عرف نفسه عرف ربه ـــ هر که خود را شناخت پروردگار خود را شناخت.»
« من عرف نفسه فقد انتهى إلى غاية كل معرفة و علم ـــ هر که خود را شناخت ، یقیناً به نهایت هر معرفت و علمی رسیده است.»
« معرفة النفس أنفع المعارف ـــ معرفت نفس پرفایده ترین معرفتهاست.»
« نال الفوز الأكبر من ظفر بمعرفة النفس ـــ هر که در شناخت خود پیروز گردد ، به رستگاری اکبر دست یافته است.»
« معرفة المرء بعيوبه أنفع المعارف ـــ اینکه شخص عیبهای خود را بشناسد ، مفیدترین شناختهاست.»
6ـ نبیّ اکرم (ص) فرمودند: « أَفْضَلُ الْعِلْمِ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَفْضَلُ الدُّعَاءِ الِاسْتِغْفَارُ ثُمَّ تَلَا رَسُولُ اللَّهِ ص فَاعْلَمْ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ وَ اسْتَغْفِرْ لِذَنْبِكَ ــــ برترین علم ، لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ و برترین دعا ، استغفار می باشد ؛ سپس این آیه را تلاوت فرمودند: «فَاعْلَمْ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ وَ اسْتَغْفِرْ لِذَنْبِكَ ـــ پس بدان که لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ و بر گناهان خود استغفار کن!» » (جامع الأخبار، ص:50 )
7ـ « إن أفضل العلم السكينة و الحلم ــ برترین علم آرامش درونی و حلم است.» (غرر الحكم و درر الكلم، ص: 44)
8ـ « غاية العلم السكينة و الحلم ـــ نهایت علم آرامش درونی و حلم است.» (غرر الحكم و درر الكلم، ص: 44)
9ـ « سُئِلَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ ع أَيُّ الْأَعْمَالِ أَفْضَلُ عِنْدَ اللَّهِ قَالَ مَا مِنْ عَمَلٍ بَعْدَ مَعْرِفَةِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ مَعْرِفَةِ رَسُولِهِ ص أَفْضَلَ مِنْ بُغْضِ الدُّنْيَا ــــ از امام سجاد(ع) پرسیده شد: کدامیک از اعمال برتر است؟ فرمودند: بعد ار معرفت خدای عزّ و جلّ و شناخت رسولش ، هیچ عملی برتر از بغض داشتن نسبت به دنیا نیست.»( الكافي، ج2، ص: 317)
10ـ امام رضا (ع) فرمودند: « اعْلَمْ أَنَّ أَفْضَلَ الْفَرَائِضِ بَعْدَ مَعْرِفَةِ اللَّهِ جَلَّ وَ عَزَّ الصَّلَاةُ الْخَمْس ـــ بدان ، بعد از شناخت خدای عزّ و جلّ برترین واجبات ، نمازهای پنجگانه می باشد.» (مستدركالوسائل ج : 3 ص : 43 )
11ـ « جَاءَ أَعْرَابِيٌّ إِلَى النَّبِيِّ ص فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ عَلِّمْنِي مِنْ غَرَائِبِ الْعِلْمِ قَالَ مَا صَنَعْتَ فِي رَأْسِ الْعِلْمِ حَتَّى تَسْأَلَ عَنْ غَرَائِبِهِ قَالَ الرَّجُلُ مَا رَأْسُ الْعِلْمِ يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ مَعْرِفَةُ اللَّهِ حَقَّ مَعْرِفَتِهِ قَالَ الْأَعْرَابِيُّ وَ مَا مَعْرِفَةُ اللَّهِ حَقَّ مَعْرِفَتِهِ قَالَ تَعْرِفُهُ بِلَا مِثْلٍ وَ لَا شِبْهٍ وَ لَا نِدٍّ وَ أَنَّهُ وَاحِدٌ أَحَدٌ ظَاهِرٌ بَاطِنٌ أَوَّلُ آخِرُ لَا كُفْوَ لَهُ وَ لَا نَظِيرَ فَذَلِكَ حَقُّ مَعْرِفَتِهِ ــــ مردی بادیه نشین نزد نبی (ص) آمده گفت: یا رسول الله از غرائب علم چیزی مرا بیاموز! حضرت فرمودند: با سر علم چه کرده ای که اکنون از غرائب آن سوال می کنی؟! پرسید: سر علم چیست یا رسول الله؟ فرمودند: شناخت خداست آنچنان که شایسته ی اوست. مرد گفت: شناخت خدا آنگونه که شایسته ی اوست کدام است؟ فرمودند: اینکه او را بشناسی بدون مثل و شبیه و شریک ؛ و اینکه او واحد و احد و ظاهر و باطن و اوّل و آخر بوده همتا و همسان ندارد ؛ پس این است حقّ معرفت او.» (بحارالأنوار ،ج3 ،ص269 )
12ـ امیرمومنان در غررالحكم ، ص : 81 فرمودند:
« العلم بالله أفضل العلمين ـــ علم به خدا برترین دو علم است.»
« من عرف الله كملت معرفته ـــ هر که خدا را شناخت ، معرفتش کامل گشت.»
« معرفة الله سبحانه أعلى المعارف ـــ معرفت خدای سبحان ، برترین معرفتهاست.»
از این روایات کریمه استفاده می شود که:
1ـ برترین معرفتها شناخت خدا و اسماء و صفات اوست ؛ لکن نه در حدّ شناخت لفظی صرف ، بلکه در حدّ شناخت عقلی و بلکه بالاتر ، شناخت قلبی و حضوری. آنچه نبی مکرّم اسلام (ص) در توضیح حقّ معرفت خدا ، برای مرد بادیه نشین فرمودند ، ظاهراً چند مطلب بیش نیست ، ولی بخش عظیمی از حکمت و فلسفه ی اسلامی ، در حقیقت شرح همین چند مطلب می باشند ؛ که تحصیل آنها به حقیقت عمری را طلب می کند.
2ـ علمی که درجه ی دوم و بلکه همپایه ی معرفت الله می باشد ، معرفت حقیقی وجود آدمی است. چرا که وجود انسان ــ نه قالب او ــ ، مظهر جمیع اسماء الهی است ؛ لذا شناخت حقیقی انسان ، در حقیقت چیزی جز شناخت اسماء و صفات خداوند متعال نیست. بنا بر این ، شناخت خدا ، بالذّات برترین معرفتهاست و شناخت نفس نیز به عَرَض شناخت خدا برترین شناختها می باشد.
3ـ معرفت نبی و امام ، به عنوان انسانهای بالفعل و کامل ، در حقیقت بارزترین مصداق معرفت انسان بوده مساوی با معرفت خداست. لذا امیر مومنان (ع) فرمودند: « مَعْرِفَتِي بِالنُّورَانِيَّةِ مَعْرِفَةُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَل ــــ شناخت من با وجود نوری ام ، همانا شناخت خدای عزّ و جلّ ست.» (بحار الأنوار ، ج26 ،ص1) و رسول خدا (ص) ، خطاب امیرمومنان (ع) فرمودند: « مَنْ عَرَفَنَا فَقَدْ عَرَفَ اللَّهَ وَ مَنْ أَنْكَرَنَا فَقَدْ أَنْكَرَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَل ـــ هر که ما را شناخت ، یقیناً خدا را شناخته است و هر که منکر ما شد خدا را انکار نموده است » ( أمالي الصدوق ،ص657) و شخصی از امام حسین (ع) پرسید: « مَا مَعْرِفَةُ اللَّهِ قَالَ مَعْرِفَةُ أَهْلِ كُلِّ زَمَانٍ إِمَامَهُمُ الَّذِي يَجِبُ عَلَيْهِمْ طَاعَتُه ـــ معرفت خدا چیست؟ فرمودند: معرفت اهل هر زمان است نسبت به آن امامی که اطاعتش بر آنان واجب شده است.» (بحار الأنوار، ج23، ص93)
4ـ نتیجه ی شناخت حقیقی خدا و انسان در مقام عمل ، سکینه و حلم است ؛ لذا کسب این دو ملکه در حیطه ی علم اخلاق و عرفان عملی ، برترین علم در آن حیطه بوده ، نشان از نیل به معرفت الله در مقام نظر می باشند.
5ـ همانگونه که شناخت انسان کامل ، که عبد کامل می باشد ، مساوی با شناخت خداست ، راه یابی به حقیقت نمازهای پنجگانه نیز انسان را به شناخت کامل خدا می رساند ؛ چرا که نماز نیز عبادت کامل بوده ، حقیقت آن با حقیقت انسان کامل متّحد است. لذا امیرمومنان فرمودند: « أنا صلاة المؤمن ، أنا حي على الصلاة ، أنا حي على الفلاح ، أنا حي على خير العمل ــــ منم نماز مومنان ، منم حي على الصلاة ، منم حي على الفلاح ، منم حي على خير العمل.» (الفضائل ، ص83