پاسخ به: حکومت و حکومت داری در نهج البلاغه
یک شنبه 26 اردیبهشت 1395 11:52 PM
... رجل قمش جهلا موضع فى جهال الامة، عاد فى أغباش الفتنة، عمٍ بما فى عقد الهُدنة قد سمّاه أشباه الناس عالما و ليس به.
در توصيف كسى است كه در ميان امت بدون شايستگى متصدى منصب قضاوت مى گردد: كسى است كه انبوهى از نادانى ها را در خود جمع كرده در ميان نادانان امت براى فريفتن مردم به همه سو مى شتابد (اين صنف كور دل ظلمت جو) در تاريكى آشوب ها و تشويش ها مى تازد و به آنچه كه در پيمان صلح است نابينا است، انسان نماها عالمش مى خوانند با اين كه از علم بهره اى نبرده است.19
ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیلهسین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.