0

غزلیات منصور حلاج

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:غزلیات منصور حلاج
یک شنبه 26 اردیبهشت 1395  8:44 PM

اي در اقليم معاني زده کوس شاهي
بنده امر و مطيع تو ز مه تا ماهي
هر که خاک ره تو تاج سر خود نکند
پيش ارباب معاني بود از بي راهي
هست افکار تو مشاطه ابکار غيوب
که ز اسرار سراپرده غيب آگاهي
خلق دنيا چو طفيلند و توئي حاصل کون
اهل معني همه خيلند و تو شاهنشاهي
درع حکمت چو بپوشي و درآئي در صف
شير در بيشه معني کندت روباهي
آنقدر هست قبول تو در آن در که رسد
هر دم از حکم قضا آنچه تو در ميخواهي
از همه فضل و عنايات الهي نه بس است
اين سعادت که تو شايسته آن درگاهي
گر بدامان وصالت نرسد نيست عجب
دست اميد حسين از جهة کوتاهي
 

 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها