0

غزلیات منصور حلاج

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:غزلیات منصور حلاج
یک شنبه 26 اردیبهشت 1395  8:33 PM

اي شهريار حسن ترا تا شناختيم
اعلام عشق بر سر عالم فراختيم
يکدل شديم و يک صفت و يک روش کنون
باز آمديم از همه و با تو ساختيم
تا بر محک عشق نمائيم کم عيار
در بوته بلاي تو عمري گداختيم
ره در قمارخانه عشقت بيافتيم
تا هر چه بود در ره سودا بباختيم
از مصر تاختن به يکي تاختن رسيد
اسبي که در طريق هواي تو تاختيم
تا يار در ديار دل ما نزول کرد
شمشير منع بر سر اعيار آختيم
گفتا چو سوخت عود دل از عشق ما حسين
ما در کنار خويش چو چنگش نواختيم
 

 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها