پاسخ به:غزلیات حزین لاهیجی
شنبه 25 اردیبهشت 1395 1:22 PM
سحاب خامۀ من جز دُرِ خوشاب ندارد
سفینۀ غزلم موجۀ سراب ندارد
ز بی قراری هجران رسد نوید وصالم
درِ امید بُود دیده ای که خواب ندارد
ز پرده داری ابر نقاب شِکوِه ندارم
کتانِ طاقت من تاب ماهتاب ندارد
گشوده است به راه نگه چون آینه آغوش
گشاده رویی حُسنِ تو آفتاب ندارد
عنان کشیده تر افغان کن، ای جنون زده بلبل
گدام گُل به چمن پای در رکاب ندارد؟
بلند نشئه حزین از کدام رطلِ گرانی
سیاه مستی کِلک تو را شراب ندارد