0

غزلیات عطار نیشابوری

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:غزلیات عطار نیشابوری
پنج شنبه 9 اردیبهشت 1395  4:53 PM

عشق تو ز سقسین و ز بلغار برآمد

فریاد ز کفار به یک بار برآمد

در صومعه‌ها نیم شبان ذکر تو می‌رفت

وز لات و عزی نعرهٔ اقرار برآمد

گفتم که کنم توبه در عشق ببندم

تا چشم زدم عشق ز دیوار برآمد

یک لحظه نقاب از رخ زیبات براندند

صد دلشده را زان رخ تو کار برآمد

یک زمزمه از عشق تو با چنگ بگفتم

صد نالهٔ زار از دل هر تار برآمد

آراسته حسن تو به بازار فروشد

در حال هیاهوی ز بازار برآمد

عیسی به مناجات به تسبیح خجل گشت

ترسا ز چلیپا و ز زنار برآمد

یوسف ز می وصل تو در چاه فروشد

منصور ز شوقت به سر دار برآمد

ای جان جهان هر که درین ره قدمی زد

کار دو جهانیش چو عطار برآمد

 
 
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها