0

غزلیات هلالی جغتایی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:غزلیات هلالی جغتایی
پنج شنبه 9 اردیبهشت 1395  6:42 PM

کار من فریاد و افغان‌ست دور از یار خویش

مردمان در کار من حیران و من در کار خویش

ای طبیب دردمندان ای تغافل تا به کی؟

گاه گاهی می‌توان پرسیدن از بیمار خویش

گرد کویت بیش ازین عشاق مسکین را مسوز

دود دل‌ها را نگه کن بر در و دیوار خویش

چند بهر قتل من آزرده سازی خویش را؟

رحم فرما، بگذر از قتل من و آزار خویش

تا هلالی را به سوز عشق پیدا شد سری

می‌گدازد همچو شمع از آه آتش‌بار خویش

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها