پاسخ به:غزلیات هلالی جغتایی
پنج شنبه 9 اردیبهشت 1395 6:34 PM
در کوی تو آمد به سرم سنگ ملامت
مشکل که ازین کوی برم جان به سلامت
نتوان گله کرد از جور و جفایی که تو کردی
جور تو کرم بود و جفای تو کرامت
امروز مرا درین شهر حال غریبیست
نی رای سفر کردن و نی روی اقامت
شد سیل سرشکم سبب طعنهٔ مردم
توفان بلا دارم و دریای ملامت
«قد قامت» و فریاد موذن نکند گوش
آن کس که به فریاد بود زان قد و قامت
ای دل که تو امروز گرفتار فراقی
امروز تو کم نیست و فردای قیامت
بی روی تو یک چند اگر زیست هلالی
جان میدهد اینک به صد اندوه و ندامت
ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیلهسین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.