0

غزلیات محتشم کاشانی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:غزلیات محتشم کاشانی
پنج شنبه 9 اردیبهشت 1395  1:12 AM

بیش از دی گرم استغنا زدن گردیده‌ای

غالبا امروز در آیینه خود را دیده‌ای

کلفتی داری و پنهان داری از من گوئیا

این که با غیر الفتت فهمیده‌ام فهمیده‌ای

گشت معلومم که در گوشت چه آهنگی خوش است

چون شنیدم کز غرض گو حال من پرسیده‌ای

چون شوی با غیر بد مخصوص خود گردانیم

آلت اعراض غیرم خوب گردانیده‌ای

چون نمی‌رنجی تو از کس جز به جرم دوستی

حیرتی دارم که از دشمن چرا رنجیده‌ای

پنبه‌ای در گوش نه تا ننهی از غیرت به داغ

این که می‌گویند بدگویان اگر نشنیده‌ای

محتشم کافتاده زار از پرسش بی جای تو

کشته‌ای او را و پنداری که آمرزیده‌ای

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها