0

غزلیات محتشم کاشانی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:غزلیات محتشم کاشانی
پنج شنبه 9 اردیبهشت 1395  1:00 AM

ز کج بینی به زلفت نسبت چین ختن کردم

غلط بود آن چه من دیدم خطا بود آن چه من کردم

اگر از محنت غربت بمیرم جای آن دارد

که بهر چون تو بدخوئی چرا ترک وطن کردم

اگر از تربتم بوی وفا ناید عجب نبود

که خاک پای آن بدمهر را عطر کفن کردم

چو گوی از غم به سر می‌غلطم و بر خاک می‌گردم

که خود را از چه سرگردان آن سیمین بد نکردم

به زور غصه‌ام کشت آن که عمری از برای او

گرفتم کوه غم از پیش و کار کوهکن کردم

تواکنون گر دلی داری به سر کن محتشم با او

که من خود ترک آن سنگین دل پیمان‌شکن کردم

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها