0

غزلیات محتشم کاشانی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:غزلیات محتشم کاشانی
پنج شنبه 9 اردیبهشت 1395  12:59 AM

لب پر سوال بر سر راهی نشسته‌ام

سائل نیم به وعده ماهی نشسته‌ام

زان شمع بس که داشته‌ام دوش اضطراب

گاهی چو شعلهٔ خاسته گاهی نشسته‌ام

گل می‌دمد ز دامن و چشمم که روز و شب

با دستهٔ گلی چو گیاهی نشسته‌ام

صیادوار ز آهوی دیر التفات او

پیوسته در کمین نگاهی نشسته‌ام

دل ساخت سینه را سیه از دود خود ببین

در پهلوی چه خانهٔ سیاهی نشسته‌ام

روز فریب بین که گذشت است محتشم

سالی که من به وعده ماهی نشسته‌ام

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها