0

غزلیات محتشم کاشانی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:غزلیات محتشم کاشانی
پنج شنبه 9 اردیبهشت 1395  12:35 AM

دانم اگر از دلبری قانع به جانی ای پسر

داد سبک دستی دهم در سر فشانی ای پسر

رسم وفا بنیاد کن آواره‌ای را یاد کن

درمانده‌ای را شاد کن تا در نمانی ای پسر

بر خاکساران بی‌خبر مستانه بر رخش جفا

در شاه راه دلبری خوش میدوانی ای پسر

حسنت همی گوید که هان خوش جهانی را به کس

هیچت نمی‌گوید که هی نی جوانی ای پسر

با صد شکایت پیش تو چون آیم اندر یک سخن

بندی زبانم گویا جادو زبانی ای پسر

دیشب سبکدستی تو را می‌داد گستاخانه می

کامروز از آن لایعقلی بر سر گرانی ای پسر

دیوان شعر محتشم پر آتش است از حرف جور

غافل مشو از سوز او روزی بخوانی ای پسر

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها