0

غزلیات محتشم کاشانی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:غزلیات محتشم کاشانی
چهارشنبه 8 اردیبهشت 1395  11:58 PM

دی باد چو بوی تو ز بزم دگر آورد

چون مجمرم از کاسهٔ سر دود برآورد

از داغ جنون من مجنون خبری داشت

هر لاله که سر از سرخاکم به درآورد

شیرین قدری رخش وفا راند که فرهاد

با کوه غمش دست به جان در کمر آورد

در بادیه سیل مژه‌ام خار دمایند

تا ناقهٔ او بر من مسکین گذر آورد

هرچند فلک طرح جفا بیشتر انداخت

در وادی عشق تو مرا بیشتر آورد

امید که از شاخ وصالت نخورد بر

ای نخل مراد آن که مرا از تو برآورد

بر محتشم از چشم خوشت چون نظر افتاد

خوش حوصله‌ای داشت که تاب نظر آورد

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها