0

غزلیات محتشم کاشانی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:غزلیات محتشم کاشانی
چهارشنبه 8 اردیبهشت 1395  11:48 PM

دادم از دست برون دامن دلبر به عبث

به گمانهای غلط رفتم از آن در به عبث

چهرهٔ عصمت او یافت تغییر به دروغ

مشرب عشرت من گشت مکدر به عبث

تیره گشت آینهٔ پاکی آن مه به خلاف

شد سیه روز من سوخته اختر به عبث

بود در قبضهٔ تسخیر من اقلیم وصال

ناکهان باختم آن ملک مسخر به عبث

وصل هر نقد که در دامن امیدم ریخت

من بی صرفه تلف ساختم اکثر به عبث

جامهٔ هجر که بر قامت صبر است دراز

بر قد خویش بریدم من ابتر به عبث

محتشم گر نشد آشفته دماغت ز جنون

به چه دادی ز کف آن زلف معنبر به عبث

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها