پاسخ به:غزلیات محتشم کاشانی
چهارشنبه 8 اردیبهشت 1395 11:46 PM
آینهٔ جان به جز آن روی نیست
سلسلهٔ دل به جز آن موی نیست
رخ اگر اینست که آن ماه راست
روی دگر ماه و شان روی نیست
قد اگر این است که آن سرور است
سرو سهی را قد دلجوی نیست
نگهت اگر نگهت گیسوی اوست
یک سر مو غالیه را بوی نیست
گر سخن اینست که او میکند
در همهٔ عالم دو سخنگوی نیست
خوی بد از فتنهگریهای اوست
یار به از دلبر بدخوی نیست
محتشم از جان چو سگ کوی اوست
آه چرا بر سر آن کوی نیست
ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیلهسین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.