0

غزلیات محتشم کاشانی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:غزلیات محتشم کاشانی
چهارشنبه 8 اردیبهشت 1395  11:45 PM

گر بدانی که گرفتار کمندت دل کیست

ور کنی جزم که مهر تو در آب و گل کیست

داد عصمت دهی از بهر رضای دل او

تا هوس پیشه بداند که دلت مایل کیست

سگت آهسته نهد پا به زمین از غیرت

تا بداند که سر کوی تو سر منزل کیست

بعد از آن هم که کنی به سملم از تاب حسد

ترسم از رشک بگویند که این به سمل کیست

برده این قافله از قافله مشگ سبق

یارب این عطرفشانی عمل محمل کیست

گرچه آواز وی از محفل او می‌شنوم

دلم از دغدغه خونست که در محفل کیست

محتشم زد چو گدایان در دریوزه عام

تا به این پی نتوان برد که او سائل کیست

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها