0

غزلیات وحشی بافقی

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:غزلیات وحشی بافقی
پنج شنبه 9 اردیبهشت 1395  10:51 AM

رشک می‌بردند شهری بر من و احوال من

کرد ضایع کار من این بخت بی اقبال من

طایری بودم من و غوغای بال افشانیی

چشم زخمی آمد و بشکست بر هم بال من

بخت بد این رسم بد بنهاد و رنجاند از منت

ورنه کس هرگز نمی‌رنجیده از افعال من

گشته‌ام آواره سد منزل ز ملک عافیت

می‌دواند همچنان بخت بد از دنبال من

ساده رو وحشی که می‌خواهد به عرض او رسید

آنچه هرگز شرح نتوان کرد یعنی حال من

 
 
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها