0

غزلیات وحشی بافقی

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:غزلیات وحشی بافقی
پنج شنبه 9 اردیبهشت 1395  1:28 AM

مرا وصلی نمی‌باید من و هجر و ملال خود

صلا زن هر که را خواهی تو دانی و وصال خود

نخواهد بود حال هیچ عاشق همچو حال من

تو گر خود را گذاری با تقاضای جمال خود

ز من شرمنده‌ای از بسکه کردی جور می‌دانم

ز پرکاری زمن پنهان نمایی انفعال خود

زبان خوبست اما بی‌زبانی چون زبان من

که گردد لال هر گه شرح باید کرد حال خود

کدام از من بهند این پاک دامان عاشقان تو

قراری داده خواهی بود ما را در خیال خود

چه یاری خوب پیدا کرد نزدیکست کز غصه

به دست خود کنم این چشم و سازم پایمال خود

نمی‌گفتم مشو پروانهٔ شمع رخش وحشی

چو نشنیدی نصیحت این زمان می‌سوز بال خود

 
 
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها